۱۳۹۰ دی ۲۶, دوشنبه

روز شنبه هفتم ژانويه 2012 به مناسبت اولين سال درگذشت رفيق مينا حق شناس مراسمي در شهر لوند در كشور سوئد برگزار شد. در اين مراسم نزديك به 70  نفر از دوستان، آشنايان، رفقا و اقوام مينا شركت داشتند. در  اين مراسم فيلمي از زندگي مينا به نمايش در آمد. اشعار  و متن هاي زيبا و پر احساسي كه توسط افراد خانواده مينا تهيه شد خوانده شد. در انتهاي برنامه پيامي از سوي حزب كمونيست ايران (ماركسيست - لنينيست- مائوئيست)  و سازمان زنان هشت مارس (ايران  افغانستان) قرائت شد.
 پيام حزب كمونيست ايران (ماركسيست  لنينيست  مائوئيست) به مراسم يادمان مينا  حق شناس
 از طرف رفقاي مينا كمال تشكر را از شما داريم كه در اينجا حضور يافتيد. بويژه از خانواده محترم  حق شناس كه چنين فرصتي را فراهم آوردند تا ياد يكي از عزيزترين رفقاي مان را گرامي داريم. مينا از ميان ما رفت ولي پيوند عميقي ميان ما برقرار شد. به اميد اينكه اين پيوند هميشه استوار  و زنده باقي بماند.
                                                                  *****
يك سال است كه مينا از ميان ما رفت. يادآوري فقدان او  هر بار دل ما را به درد مي آورد و آتش به جان مان مي زند. نامش وقت هر دلتنگي جرئت مان مي بخشد، قوتم مان مي دهد و روشن مان مي دارد.

ما مينا را به روياهاي مان سپرديم.
روياي بيداري و هشياري
روياي پرواز و رهايي 
روياي آزادي و تجربه هاي نو را زيستن
روياي  به زير سئوال بردن، به نقد كشيدن،  پرسش بر انگيختن و  حقيقت را جستجو كردن.
روياي جامعه اي عاري از ستم و استثمار
يا آنگونه كه مينا در يكي از شعرهايش سرود، جامعه اي كه بر تارك آن نوشته شده باشد  
به هر كس به اندازه نيازش!

مينا خود با چنين رويايي زيست؛  جسم و جانش را با آن گره زد، زندگي اش تعبير اين رويا بود.
او تلاش كرد با شعله وجودش به زمستانهاي سرد دوران شكست انقلاب گرما بخشد

ما مينا را از دست داديم ولي او در روياي همه استثمار شدگان و ستمديدگان جهان حضور دارد.
مينا زنده است زماني كه زنان افغاني  از شعر و شور او الهام مي گيرند.
مينا زنده است زماني كه چند صد جوان سياهپوست محله هارلم نيويورك با نامه هايش پيوند برقرار مي كنند و به وجد مي آيند. (*)
مينا زنده است در پچ پچ محفلهاي انقلابي زنانه، در نجواي دختران دانشجوي معترض كه يادش را عزيز مي دارند و به قول يكي از اشعارش لحظه سرخ موعود انفجار را تدارك مي بينند.  

تحقق ايده ها و آرزوهاي مينا، ما را بر مي انگيزاند كه هر چه سريعتر جاي خالي او را در مبارزه پر كنيم.
مينا زندگي ساده اي داشت، اما بلند پرواز بود. براي او زندگي معنايي نداشت جز مبارزه. او مبارزه را خوشبختي مي دانست. مينا در روزهاي آخر زندگي اش گفت "خوشحالم از اينكه آنگونه دلم خواست زندگي كردم."  او از اينكه آگاهانه و آزادانه زيست و توانست به  زندگي خود و ديگران معنا بخشد لذت برد. او  شوق پرواز را به ما آموخت.  
او الگويي از خود بجاي گذاشت كه همگان را بخود فرا مي خواند. الگويي كه توده هاي ستمديده بويژه زنان و دختران جوان را فرامي خواند كه زندگي معنا داري را جستجو كنند؛ همواره پرواز را به خاطر بسپارند؛ مستقل و متكي به خود باشند، شعر زندگي و شور مبارزه باشند و آينده اي روشن و درخشان را براي مردم ستمديده به تصوير كشند. جامعه ما بدون حضور و فعاليت افراد آگاه و مبارزي چون مينا شانس تحول نخواهد داشت و به قهقراي بيشتري فرو خواهد رفت. اين اضطراري است كه هم اكنون با آن روبرو هستيم. يادآوري زندگي و مبارزه مينا اين مصاف را در مقابل ما قرار مي دهد كه هر چه سريعتر جاي يار و ياور جنبش  انقلابي زنان و رفيقي كه تا لحظه آخر به آرمان كمونيسم متعهد و وفادار بود پر كنيم.
تنها از اين طريق است كه مي توان اندوه از دست دادنش را تحمل كنيم. حضورش را همواره حس كنيم و قهقه هايش را به خاطر آوريم.
 * - منظور جشني است كه رفقاي حزب كمونيست انقلابي آمريكا به منظور انتشار كتاب "پايه ها" اثر باب آواكيان در 11 آوريل 2011 در محله هارلم سازمان دادند. در اين جشن كه چند صد نفر شركت داشتند يكي از هنرمندان به فرم زيبا و موثري يكي از نامه هاي مينا را به صورت دكلمه ارائه داد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر