۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۰, یکشنبه

پیش بسوی اتحاد طبقاتی کارگران!

پیش بسوی اتحاد طبقاتی کارگران!

امسال در شرایطی به استقبال برگزاری مراسمهای مستقل روز کارگر می‪رويم که بحران سرمایه داری در ایران با کشمکش‪های رژیم سرمايه‪داری اسلامی با دولتهای امپریالیستی آمریکا و اتحاد اروپا  وتحریمهای اقتصادی واجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها در راستای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول تشدید شده است . سهم کارگران و زحمتکشان، در پرتو این بحران فراگير اقتصادی، چيزی جز فقر و فلاکت و بیحقوقی که فشار‪های شديدتر اقتصادی، اجتماعی و سياسی را بهمراه خواهد داشت نبوده و نخواهد بود.
در سطح جهان بحران اقتصاد سرمایه داری شرایط زیستی غیر انسانی را به طبقه کارگر تحمیل نموده، و توده های کارگر و زحمتکش با دیگر اقشار و طبقات دیگر جامعه اعتراضات خود را در نماد جنبش وال استریت و ضد سرمایه داری جهانی به نمایش گذاشته اند.این کارگران و زحمتکشان هستند که بدهی دولت های سرمایه را به بهای تحمل ریاضت های بمراتب شدید تر از پیش باید بپردازند. یونان، پرتغال، اسپاینا، رومانی، بریتانیا، آلمان، فرانسه ... آمریکا، آسیا، هیچ کجا معاف نمانده است. در همه جا مردم با بیکارسازی ها، کاهش دستمزدها، کاهش بودجه های رفاهی و محدود کردن بیمه ها و پوشش های اجتماعی و آموزش و فرهنگ یعنی تخریب تمام خدماتی که کارگران برای بدست آوردنشان سالها بی وقفه مبارزه کرده اند، بیکار و زندانی شده اند وحتی در برخی موارد برایش خون داده اند، روبرو هستند، و یکی پس از دیگری قرار است پس گرفته شود.
نکته قوت جنبشهای جاری در این است که، این حرکتها مجموعه ایی از حرکتهای توده ای از پائین است که در مقابل ستم و نابرابری و ریاضت کشی اقتصادی نظام سرمایه داری به خشم آمده و حرکتهای اعتراضی خود را در شکل اعتراضات خیابانی و اشغال مناطقی از شهرها در کشورهای مختلف نشان داده اند. اما ادامه این حرکت و نمودهایی از رادیکالیزه شدن آن را می توان در اعلام  فراخوان به اعتصاب در اول ماه مه امسال مشاهده نمود. پاسخ طبقه کارگر جهانی به این فرا خوان سبب خواهد شد اتحاد و همبستگی طبقاتی بین کارگران و توده های زحمتکش در سراسر جهان مستحکم تر شود واستراتژی طبقه کارگر جهانی در جدال با حاکمیت سرمایه جهانی در شعار " کارگران جهان متحد شوید!" بازتاب عملی یابد.طبقه کارگر ایران هم بعنوان بخشی از طبقه کارگر جهانی در پاسخ به این فراخوان می تواند اولویتهای خود را تعریف نموده، و تدارکات لازم برای یک اعتصاب عمومی را با در نظر گرفتن توازن قوای موجودش را در دستور کار بگذارد.
سردمداران جمهوری اسلامی، سال ۹۱، را سال " توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني" نام نهاده اند. مزدوران سرمایه به این پی برد ه اند ، که امسال با طرحهایی که در دستور کار خود گذاشته و آن را یکی پس از دیگری به اجرا در می آورند، از این طریق به کارگران و زحمتکشان حمله ای وسیع اقتصادی نموده و آنها را در دو راهی مرگ و زندگی قرار داده اند. و این را هم متوجه هستند جامعه با اینهمه فلاکت و مصیبت آبستن حوادثی است که هر آن امکان دارد موجودیت کل حاکمیت را زیر سوال ببرد. بر این اساس حاکمان سرمایه برای تثبیت هر چه بیشتر خود و به استثمار کشاندن طبقه کارگر بدنبال واژه ها ی فریبنده ای هستند تا از احساسات پاک توده های شریف کارگر و زحمتکش استفاده نمایند. سال گذ شته را سال " جهاد اقتصادی" نامیدند تا از این طریق بیشتر روی گرده طبقات فرودست جامعه سوار شوند امااز طرف کارگران سوسیالیست با ستیز طبقاتی  پاسخ گرفتند. امسال را هم با دامن زدن به احساسات ملی و ناسیو نالیستی توده های کارگر و زحمتکش،  سال " تولید ملی " نام نهاده اند. تنها متحد و متشکل شدن کارگران و مبارزه طبقاتی آنها خواهد توانست این توطئه های سرمایه داران را تحت الفاظ  و واژه های مختلف افشاء نماید.
سال گذشته در ایران جنبش کارگری قدمهای محکمی برداشت. در مراکزو شهرهای مختلف به اشکال گوناگون کارگران به برگزاری مراسمها، گردهمائی ها و تظاهرات پرداختند. در بخشی از مراکز کار و کارگاهها نیزموفق به برگزاری اعتصاب، اعتصاب 5 دقیقه ای شدند.
بدون شک از دل این اعتصابات و اعتراضات سراسری جنبش ضد سرمایه داری تنها رادیکالیزم کارگری که طبقه کارگر بتواند پرچمدار آن باشد خواهد توانست جنبش کارگری را وارد مرحله ای جدید نماید و چنانچه تظاهرات و اعتراضات توده های مردم، نمادی از مبارزات عمیق تر دیگر اقشار و جنبشهای اجتماعی و به ویژه جنبش کارگری به عنوان کلید پیروزی و پیشروی این جنبش در خیابانها نباشند، عملا به پدیده ای در خود بدل می گردند که ربط مستقیمی به خواست های واقعی و روندهای عمیق اعتراضی و مبارزاتی طبقاتی در بطن جوامع موجود ندارد و طولی نخواهد کشید، اين حضور بی ثمر و بی نتيجه جنبش ضد سرمایه داری در خيابان ها، موجب دلسردی خيل عظيمی از حاضرینی خواهد شد که بطور فعال در این جنبش حضور دارند. بهمین دلیل است، که نقش طبقه کارگر در رهبری این حرکت نقش و جایگاه ویژه ای مییابد .
  مبارزات کارگران در اول ماه مه های چند سال گذشته  کماکان با جو سرکوب حاکم بر فضای جامعه جریان داشت، و کارگران را در ایجاد گردهمایها، راهپیمایها  و صدور قطعنامه ها و قرارها و ضرورت هر چه بیشتر بر امر متشکل شدن مصمم نمود و باعث شد آنها فرسنگها رو بجلو ارتقاء یابند. اما انتظار میرود هر سال با توجه به نکات قوت و ضعف سالهای گذشته، مصمم تر و با شکوه تر به میدان آمده و با بکارگیری تاکتیکهایی که نقشه های مزدوران سرکوبگر را نقش بر آب نماید به استقبال این روز رفت، و با اين تفسير در هر مرحله از مبارزات در اول ماه مه برضرورت  متشکل شدن و ايجاد تشکل های کارگری و توده ای پافشاری نموده و آن را برجسته نمود. واضح است که دستگاه سرکوب تا چه حد هشيارانه در کمين مبارزات کارگران در این روز و به ويژه فعالين آن نشسته و از همه سو به آنان يورش می برد، بنابراين خيلی واقعی  است که ايجاد مراسمهای توده ای در این روز به اشکال مختلف با مانع  سرکوب رو برو است؛ اگرچه طی سالهای گذشته نيزعليرغم فضای بسته و تمام تدابير امنيتی و فشار های گسترده بر رهبران و فعالين کارگری در محيط های کار و خارج از آن رو به افزون است، اما همچنان کارگران برای ایجاد تشکلهای  توده ای خود و بر علیه نابرابریها و فشارهای موجود  ناشی از بحرانهای اقتصادی به مبارزه و مقاومت بر خاسته اند. کارگران مبارز به خوبی آگاهند که روند مبارزه طبقاتی آشتی ناپذیر، دستگيری، زندان و شکنجه فعالين کارگری و سوسياليست و محروم کردن آنان از حداقل‪ترين حقوق اجتماعی و سياسی را بدنبال دارد، اما بدون شک پيروزی‪ها و دستاوردهایی را نيز به همراه خواهد داشت، که راه را برای مبارزات جدی تر هموار خواهد نمود.
اول ماه مه روز هم پیمانی بیشتر طبقه کارگر برای اتحاد و همبستگی اش بر علیه نظام بربریت سرمایه داری است. بنابراین، رمز پیروزی متحقق نمودن این اتحاد، در ایجاد تشکلهای کارگری است. ضرورت ایجاد تشکلهای سیاسی کارگری از این روست که درعمل تجلی اراده طبقاتی کارگران و بروز آگاهی آنان نسبت به منافعشان است و ديگرتضمینی است برای اتکا طبقه کارگر به نیروی خود وعدم دنباله روی از انواع گرایشات بورژوازی.
امروز اهداف فوری و تحقق منافع آتی توده های کارگر و اقشار دیگر جامعه ایران به میزان مبارزه و پیشرویهای طبقه کارگر و افق سوسیالیستی آن گره خورده است، افقی که میزان متحقق شدن آن بسته به مبارزات طبقه کارگر دارد . اول ماه مه با میدان آمدن هر چه بیشتر طبقه کارگر متشکل می تواند متضمن پیوستگی و انسجام استراتژیک مبارزات طبقه کارگرهمگام با متحدینش در تحقق این افق سوسیالیستی باشد.  
زنده با د همبستگی جهانی کارگران
کانون سوسیالیست های کارگری
kargar.socialist@gmail.com
Facebook: Kanone Socialisthaye Kargari

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر