۱۳۹۱ مرداد ۳۰, دوشنبه

درس هایی ازخردجمعی سندیکای کارگران کفاش

(آسیب شناسی جنبش سندیکایی نوین)

 درس هایی ازخردجمعی سندیکای کارگران کفاش

دردهه چهل وپنجاه،سندیکای کارگران کفاش تهران شاهدبُروزدیدگاههای مختلفی در درون سندیکابود. عملکردهیات مدیره وخردجمعی سندیکا مانع ازایجاد شکاف در درون سندیکای کارگران کفاش شد. تجربه وعملکرد سندیکای کارگران کفاش می تواند راهنمای خوبی برای کارگران جوان وجریان سندیکاخواهی نوین باشد.
در6/11/1341بااعلام اصول شش گانه به اصطلاح انقلاب شاه وملت توسط محمدرضاپهلوی،همه گروههاملزم شدند دراین رابطه اظهارنظرکرده ودرنهایت به اجبار آن رابپذیرند.انقلاب سفید درزمانی مطرح می شد که رابرت کندی ازحزب دموکرات به ریاست جمهوری آمریکاانتخاب شده بود.شاه که ازطرفداران حزب جمهوری خواه آمریکا بود،مجبورگردید درسیاست داخلی واداره وساختار کشوربنا به دستورمشاورین آمریکایش تجدیدنظرهایی اعمال کند.به همین دلیل امینی رابه نخست وزیری منصوب کردواجازه دادجبهه ملی سوم فعالیتش راآغازکند،وتاحدودی دست احزاب مورد نظرش را درانتخابات مجلس شورابازبگذارد.درسیاست اقتصادی،ساختاردهقانی موجود سد راه توسعه سرمایه داری مونتاژبود.شاه همچنین برای رقابت باشعارهای پُرجاذبه حزب توده ایران وتظاهربه مردم دوستی حتا نام این رفورم راانقلاب سفیدشاه وملت گذاشت.تلاش شاه برای ایجاد رفورم هایی در سطح ساختارهای زیرین و رو بنایی جامعه آغازشد.هرچند درهمان زمان گروههای این رفورم را خواست جامعه آن روزی می دانستند ولی یقین داشتندکه شاه ظرفیت اجرای این رفورم رانخواهد داشت،واین تغییرات درحدشعاروتبلیغات خاموش خواهدشد.بعدازترورکندی،امینی عزل وبساط احزاب شاه خواسته برچیده ورهبران جبهه ملی نیزبرای مدتی دستگیرشدند.
در زمان طرح رفورم شش گانه شاه،درگروههای چپ نظرات متنوعی ابرازمی شد.جناحی این رفورم راقبول نداشت وباآن مخالفت می ورزید وتنهاانقلاب راچاره کارمی دانست،که زمینه عملی شدن نداشت.بخشی ازگروههای چپ رفورم رامی پذیرفتند،ولی می دانستندکه شاه ظرفیت اجرای صحیح چنین رفورمی راندارد،امامی گفتند:«باآگاهی دادن به توده های دهقان بایدآنان رادرمقابل شاه و تبلیغاتش واکسینه کرد.»جبهه ملی مطرح می کرد:«که اگرمانپذیریم ازطرح کننده آن(شاه)عقب خواهیم ماند.»البته اصلات ارضی به نفع دهقانان،تشکیل سپاه دانش،بهداشت،ترویج وآبادانی برای بالا بردن سطح سواد،بهداشت وآگاهی های کشاورزی راهیچکس منکرنبود،ولی قبول داشتن رفورم یک مسئله بود،ابزاربه اجرا درآوردن آن مسئله دیگری،که ازطرف منتقدین مطرح می شد.منتقدین می گفتند:«ما رفورم رامی پذیریم وازشاه خواهیم خواست که آنراانجام دهدوانجام ندادن رفورم واقعی توسط شاه باعث افشاشدنش خواهدشد،واین امربه بالارفتن سطح آگاهی مردم وسطح مطالباتی جنبش کمک خواهدکرد.»
سندیکای کارگران کفاش تهران نیزدراین بُرهه از زمان،برکنارازاین برخورد دیدگاهها نبود.دراواسط مرداد42وزیرکارخسروانی،به هیات مدیره سندیکای مستقل کارگران کفاش اطلاع دادکه آنان می توانند درگردهمایی ورزشگاه امجدیه سخنران معرفی کنند.هیات مدیره این امر رابرعهده حسین سمنانی رییس هیات مدیره گذاشت.حسین سمنانی درجلسه ای که در وزارت کارودرحضورخسروانی وزیرکارتشکیل شده بود،اعلام کرد:«درصورتی به ایرادسخنرانی خواهدپرداخت،که متن آنراخود بنویسد»که مورد قبول خسروانی واقع شد.درگردهمایی ورزشگاه امجدیه به تاریخ27/5/42که مستقیم از رادیوپخش می شد،حسین سمنانی ضمن بازگویی تاریخ وفشارظالمانه مالکان به دهقانان و حمایت حکومت های جابرازفئودالهاوشرح تاریخچه ای ازمبارزه ومقاومت دهقانان علیه مالکان و فئودالها و تعدی وتجاوز حکومت هاعلیه طبقه زحمتکش ودهقانان وکارگران ،که افشای ضمنی رژیم شاه بود، اعلام کرد:«اصلاحات ارضی خوب است امابرای این امرضامن اجرایی درنظرگرفته نشده است که این به نفع دهقانان نیست.کشاورزان توانایی مالی اداره مزرعه خوداعم ازخریدکود،بذروتامین معاش یک ساله را ندارند،که این به مقروض شدن دوباره دهقان منجرخواهدشد.وطی روندی 2الی3ساله دهقان زمینش راازدست داده وبازهم مالکان صاحب زمین شده ودهقان بی زمین به خیل بیکاران خواهد پیوست.»
دراین هنگام چه درهیات مدیره سندیکا وچه دربدنه سندیکا افرادی به این روش موضع گیری کرده آنراخطا می دانستند.دیدگاههایی،پذیرقتن این روش سندیکا راکه درحکومت شاه با نرمش هایی بتوان کارسندیکایی کردرا قبول نداشتندوبقولی در رادیکالیزه کردن سندیکای مستقل کارگران کفاش تلاش می کردند.آنان راهکاری ارایه نمی دادند،که چنانچه سندیکای کفاش،وزارت کارودولت رامجبوربه گسترش چتربیمه تامین اجتماعی حتابه صنوف نکند،ویا تلاش برای تعیین حداقل دستمزد هرساله کارگران وتشکیل هیات حل اختلاف باحضور نماینده سندیکا برای دفاع ازحقوق کارگران نپردازد،از چه طریقی می توان به این حقوق دست یافت؟وازحقوق کارگران دفاع کرد؟؟این دوستان که ازمواضع چپ روانه برعملکردهیات مدیره سندیکای کارگران کفاش ایراد می گرفتند،تابدانجاپیش بردندکه این موضوع به یک بحران برای سندیکای کارگران کفاش درآمد.آنان دعوت ازوزیرکاربرای حضور در جشن های سندیکایی،نوشتن نامه به وزیرکاربرای مسایل کارگران،اعلام مشروط پذیرش رفورم شاه وبطورکلی کارکردن درچارچوب حکومت شاه راسازشکارانه می دانستند.آنان درمقابل انتقاداتی که به روش کارهیات مدیره سندیکا داشتند،هیچگاه راهکاری برای انتقادات خودارایه نمی دادند ،ولی سندیکایی مبارزه جویانه می خواستند.آنان نیاموخته بودندکه سندیکابرای تصرف قدرت سیاسی تلاش نمی کندواین کارتشکلی دیگراست.سندیکادرهمه امورجامعه اظهارنظرودخالت می کند،ولی برانداز حکومت نیست.هیات مدیره سندیکای مستقل کارگران کفاش بارهااین نظرات رادرجلسات خودبه بحث گذاشت،امادیدگاههاهمچنان متفاوت بود.هردوگروه برنظریات خودپافشاری می کردند.تاآنکه هیات مدیره برآن شدبا ترتیب دادن جلسه ای فراگیر(پلنوم)وطرح موضوع بافعالین،اعضای قدیمی سندیکا، اعضای بااعتباریابقولی ریش سفیدان،اعضای هیات مدیره های قبلی،واعضای استخواندار صنف کفاش باطرح موضوع،قبل ازمجمع عمومی اختلاف نظرپیش آمده راحل کرده نماید.به همین منظور با رعایت همه جوانب رازداری جهت بیرون نرفتن موضوع اختلاف ازسندیکا،اعضای مورد نظرراطی دعوتنامه ای در روزمشخص گردآورده وطبق تصمیم هیات مدیره هرآنچه دراین نشست تصمیم گرفته می شد برای هردوطرف بحث پذیرفتنی بود.درنشست فراگیرهمه ی طرفین بحث باطرح استدلال هاودفاع ازنظریات خودآنچه رالازم می دانستند دراین نشست مطرح کردندودرنهایت این نشست فراگیرباتاییدعملکردهیات مدیره خاتمه یافت.منتقدین نیزبه رای اکثریت تمکین کرده ازادامه بحث خودداری کردند.
                            **********
دردهه پنجاه یکی ازفعالین قدیمی وازاعضای شورای متحد ه(کنفدراسیون کارگری قبل ازکودتای 28مرداد)وازدبیران دهه چهل سندیکای کارگران کفاش بنام نجات پاره دوزهمدانی که درمیان کارگران کفاش ازمحبوبیت خاصی برخورداربود،کاندیدای دبیری سندیکاشد.درجلسه پیش ازمجمع عمومی درشعبه بازارسندیکا،که برای معرفی کاندیداهای عضویت درهیات مدیره برگزارشده بود،با انتقاد ازعملکردعباس سرابی دبیروقت سندیکا،اورابه نرمش درمقابل رژیم شاه متهم کرد.اوبادادن شعار های تند واینکه اومی تواند بهترازدبیرفعلی،سندیکای کارگران کفاش را راهبری کند،کاندیدای دبیری سندیکای مستقل کارگران کفاش شد.بیش ازسیصدکارگردرمجمع عمومی که درمحل سندیکای کارگران خبازواقع درمیدان شاه آباد،بدلیل وسعت جا برگزارشد شرکت کرده،وآرای خودرابه صندوق ریختند.نجات همدانی بارای بالایی به دبیری سندیکا انتخاب شد.انتخاب اونه ازجهت دادن شعارهای تند،بلکه به دلیل سوابقی که ازاوذکر می کردند اتفاق افتاد.درسندیکای کارگران کفاش اینطورمطرح بودکه نجات همدانی ازکسانی است که در15/5/1325به هنگام مسافرت لویی سایان دبیرفدراسیون جهانی کارگران به ایران جهت تحقیق درباره وضع سندیکاهای ایرانی،نجات همدانی درپای پلکان هواپیماازاوبه نمایندگی شورای متحده استقبال کرده بود.همه کارگران قدیمی درآرزوی روزهای خوش شورای متحده بودندوآمدن کسی مانندنجات همدانی می توانست بخشی ازاین اتفاق باشد.بادبیری نجات همدانی همگان بدنبال اتفاقات جدید درامر رهبری سندیکای کفاش بودند.برای فعالین مشخص بودکه سندیکای کارگران کفاش تنهادر دبیرخلاصه نمی شود،بلکه هیات مدیره ای11نفره درامر پیشبرد مشکلات سندیکایی وزنه ای به مراتب بالاترازدبیرسندیکاست.پس ازچندی هیات مدیره سندیکا اطلاع یافت که آقای نجات همدانی درکنگره آزادمردان وآزادزنان حضوریافته وفعالیت می کند.دراساسنامه سندیکای مستقل کارگران کفاش عضویت اعضای هیات مدیره درگروههای سیاسی منع شده بود.هیات مدیره این موضوع رابا آقای نجات همدانی درمیان گذاشت.نجات همدانی درجواب گفت:«من کی ازشمادعوت کردم بیایید،من تنهارفتم وارتباطی هم به سندیکا ندارد.من که ازطرف ویا نمایندگی سندیکا نرفتم.»قبل ازبرگزاری روزافتتاح کنگره آزادمردان وآزادزنان،افرادی به هیات مدیره اطلاع دادندکه دبیرسندیکای کارگران کفاش،آقای نجات همدانی در روز افتتاح کنگره ،رییس سنی کنگره بوده وایشان کنگره راافتتاح می کند.لذاهیات مدیره باآنکه درآخرین ساعتهای روزقبل ازبرگزاری کنگره اطلاع یافته بود،باسرعت ازاعضای هیات مدیره ودبیرسندیکا دعوت کردتا در جلسه ای که فرداصبح ساعت6درمحل سندیکای کارگران کفاش تشکیل می شود،حضوریافته در مورد مشکلات کارگران کفاش صحبت کنند.این ترفندی بود برای آنکه نجات همدانی به این کنگره نرود.قراربود دراین جلسه آنقدرهمدانی راسوال پیچ کنندتاساعت کنگره رافراموش کند.ولی همدانی درآخرین لحظات،جلسه هیات مدیره راترک کرده،دوان دوان خودرابه کنگره آزادمردان وآزادزنان رساند.فردای آنروز عکس نجات همدانی در روزنامه کیهان چاپ شد،که درمیان هیات رییسه کنگره نشسته بود.این برای سندیکای مستقل کارگران کفاش که خودرا بدورازآلودگی به رژیم شاه نگه داشته بود،بدعتی سخیف شمرده می شد.چندماهی بعدازاین اتفاق مجمع فوق العاده کارگران کفاش برگزار ونجات همدانی را ازدبیری سندیکاکنارگذاشت.
استدلال نجات همدانی برای عمل اشتباه آمیزخوداین جمله ازشاه بود:«هرکسی نمی تواند دراین کشور زندگی کند چمدان هایش رابسته ازایران برود»اومی گفت:«اگرمن درکنگره شرکت نمی کردم اساس سندیکا به مخاطره می افتاد.من خلاف اساسنامه رفتارکردم،اماتلاشم درنگهداری سندیکا ازیورش رژیم شاه بود.»
او نیاموخته بود که رفتار رهبران سندیکایی تنهابنام آنان نوشته نخواهدشد،بلکه رفتاروکردارشان همه سندیکا راتحت تاثیرقرارخواهد داد وزندگی اتحادیه ای رابه خطرمی اندازد.اودرک نکردکه سندیکای کارگران کفاش متکی به اعضا وقعالین وهیات مدیره ای فعال ودرجهت منافع کارگران است.این ارتباط منظم رهبران سندیکایی با15000کارگرکفاش است که آنان راازهرخطری مصون خواهد داشت وهیچ احتیاجی به سازش بارژیم شاه واین گونه رفتارها نیست.او اعتصاب کارگران کفاش درسال 14/4/1333یکسال پس ازکودتای آمریکایی 28مردادوبازداشت 600نفرازکارگران صنف کفاش راازیادبرده بود.فراموش کرده بود،این ارتباط دایم باکارگران و آموزش صحیح وتوانمندی بالای رهبری سندیکای کارگران کفاش بودکه توانست،نه تنهاکارگران کفاش اعتصابی راازشکنجه گاههای رژیم نجات دهد،بلکه هیات مدیره دستگیرشده سال 1332 سندیکای کارگران کفاش رانیزازچنگ رژیم آدمکش پهلوی بدرآورد.
اوباشعارهای افراطی آمدوبه همکاری بارژیم شاه رسید.اوبه خردجمعی سندیکا وقدرت کارگران باورنداشت وفکرمی کردیک تنه می تواندسندیکا رارهبری کند.نیاموخته بودکه عصرقهرمانان منفردبه پایان رسیده است.شایداوباعث برتری لحظه ای درمجمع عمومی به دبیروقت سندیکاشد، اماخرد جمعی این اشتباه رابه زودی تصحیح کرد.نجات پاره دوزهمدانی کارگرماندوتاروزهای انقلاب به فعالیت وزندگی کارگری خودادامه داد.
مازیارگیلانی نژاد
منبع : فلز کار مکانیک

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر