اوژن پوتيه شاعری انقلابی بود كه شعر انترناسيونال را درفردای شكست كمون پاریس به سال ١٨٧١ سرود. كمون پاریس نخستين تلاش طبقه كارگر برای كسب قدرت بحساب می آمد. حال این شعر به سرود كارگران آگاه در تمامی كشورھا بدل گشته است. ٢٥ سال بعد از مرگ پوتيه، لنين مطلب ذیل را در مورد این شعر و سراینده اش نگاشت.
"نوامبر سال گذشته ١٩١٢ مصادف بود با بيست و پنجمين سال درگذشت كارگر و شاعر انقلابی فرانسوی، اوژن پوتيه. او سراینده شھر مشھور پرولتری، "انترناسيونال"، است:
"برخيز! ای داغ لعنت خورده...."
این شعر به تمامی زبانھا اعم از اروپائی و غيراروپائی ترجمه شده است. وقتی دست سرنوشت، یك كارگر آگاه را به نقطه ای از جھان پرتاب ميكند كه او خود را در آنجا بيگانه، ناآشنا به زبان، بدون دوست، دور از كشور خود مييابد، او ميتواند با ترنم آشنای "انترناسيونال" رفقا و دوستانش را پيدا كند.
كارگران ھمه كشورھا، اثر رزمنده پيگير و شاعر پرولتر را بتصویب رسانده و آنرا به شعر جھانی پرولتاریا بدل ساختند.
بھمين ترتيب كارگران ھمه كشورھا اینك بر خاطره اوژن پوتيه ارج مينھند. ھمسر و دختر وی ھنوز در قيد حياتند و با
تنگدستی روزگار ميگذرانند. سراینده انترناسيونال نيز ھمه عمر را به مسكنت گذراند. او بتاریخ ٤ اكتبر ١٨١٦ در پاریس متولد شد. ١٤ ساله بود كه نخستين ترانه اش را سرود و بر آن عنوان "زنده باد آزادی!" نھاد. بسال ١٨٤٨ او بمثابه یك جنگجو در سنگر نبرد عظيم كارگران عليه بورژوازی قرار داشت."
پوتيه در خانواده ای فقير تولد یافت و تمام عمر را در فقر گذراند. او نخست بعنوان كارگر بسته بند و سپس قالب ریز
كارگاه، قوت لایموتش را تامين ميكرد. از سال ١٨٤٠ به بعد، او به تمامی وقایع بزرگ در حيات فرانسه با شعر پاسخ گفت، آگاھی را در ميان عقب ماندگان برانگيخت، كارگران را به اتحاد فراخواند و بورژوازی و حكومت بورژوائی فرانسه را بزیر شلاق كشاند.
در روزھای كمون كبير پاریس) ١٨٧١ (، پوتيه به عضویت كمون انتخاب شد. از ٣٦٠٠ رای، ٣٣٥٢ رای نصيب وی گشت. او در فعاليتھای نخستين حكومت پرولتری یعنی كمون شركت جست.
سقوط كمون، پوتيه را مجبور كرد به انگلستان بگریزد و سپس به آمریكا برود. او شعر مشھور انترناسيونال را در
ژوئن ١٨٧١ ، فردای شكست خونين ماه مه، سروده است. كمون درھم شكسته شد اما انترناسيونال پوتيه، ایده ھای كمون را در سراسر جھان اشاعه داد و این این ایده ھا زنده تر از ھر زمان دیگر گشته است.
بسال ١٨٧٦ ، پوتيه در تبعيد شعر "از كارگران آمریكا به كارگران فرانسه" را سرود. پوتيه در این شعر زندگی كارگران
را زیر یوغ امپریاليسم، فقر، كار كمرشكن، استثمار و اعتماد استوار آنان به پيروزی فردا را تصویر كرده است.
فقط ٩ سال از كمون ميگذشت كه پوتيه به فرانسه بازگشت و به "حزب كارگران" پيوست. نخستين جلد دیوان وی بسال ١٨٨٤ منتشر شد. جلد دوم تحت عنوان "ترانه ھای انقلابی" در سال ١٨٨٧ بچاپ رسيد.
شماری از ترانه ھای دیگر این كارگر شاعر بعد از مرگ وی منتشر گردید.
٨ نوامبر ١٨٨٧ ، كارگران پاریس جسد اوژن پوتيه را به گورستان "پر لاشز"، محل دفن كمونارھای اعدامی، حمل
كردند. پليس با سبعيت به جمعيت حمله برد تا پرچم سرخ را بزور از دستشان خارج سازد. جمعيتی گسترده در مراسم تشييع جنازه شركت جسته بود. از ھر طرف فریاد "زنده باد پوتيه! " بگوش ميرسيد.
پوتيه در فقر مرد. اما از خود یادگاری بجای نھاد كه ماندگارتر
از ھر اثر آفریده دست بشر است. پوتيه یكی از بزرگترین
مروجين ترانه ساز بود. وقتيكه او نخستين ترانه اش را سرود، شمار كارگران سوسياليست حداكثر چند ده نفر
ميشد. اینك دھھا ميليون پرولتر با شعر تاریخی اوژن پوتيه آشنایند.
مقاله زیر كه به ترسيم زمينه تاریخی ظھور سرود انترناسيونال ميپردازد، از ھفته نامه "خبرنامه پكن" بسال ١٩٧٢ استخراج شده است.
١٨ مارس ١٨٧١ ، پرولتاریا و مردم پاریس قيام مسلح جسورانه ای را برپا داشتند و كمون پاریس را پایه گذاری
نمودند. این نخستين رژیم پرولتری در تاریخ بشر، نخستين تلاش عظيم پرولتاریا جھت سرنگونی بورژوازی و استقرار
دیكتاتوری پرولتاریا بود. كمون پاریس بواسطه تھاجم سخت و سركوب خونين "تی یر" جلاد و ھمكاری بيسمارك شكست خورد. اما ھمانگونه كه ماركس خاطر نشان ساخت: جنبش افتخار آفرین ١٨ مارس "طلوع انقلاب عظيم اجتماعی بود كه بشر را برای ھميشه از رژیم طبقاتی رھا ميسازد. "اعضای كمون پاریس مقاومت شدیداً قھرمانه ای در مقابل دشمنان طبقاتی داخلی و خارجی از خود نشان دادند" . در آن ھفته خونریزی، خيابانھا از جسد پوشيده بود و لخته ھای خون در ھر كجای پاریس موج ميزد. پيگرد و كشتار تا اوائل ژوئن ادامه داشت. یك روزنامه ورسائی بتاریخ ٣٠ مه اعلام كرد كه اوژن پوتيه دستگير شده و بقتل رسيده است. اما در واقع، شاعر در اختفا بسر ميبرد. در ميانه غرش گلوله و آتش، زیر بار تھدید مرگ، زمانيكه پشت پنجره گاریھای حامل اجساد قربانيان عبور ميكرد، شاعر پرولتر بزرگ ما در روزھای نخستين ژوئن در حومه پاریس بسر ميبرد. و بی آنكه تزلزل یا روحيه باختگی در او راه یابد، تجربه شكست را جمعبندی ميكرد و احساسات جوشانش را به كلمه تبدیل مينمود تا شعری فوق العاده و الھامبخش بسراید: "انترناسيونال". شعر از اراده استوار بردگانی كه تاریخ را آفریدند و ایمان به پيروزی حتمی امر كمونيسم آكنده شد. "انترناسيونال" پيش بينی ميكرد كه: " بگذار ھر چيز مكان خود را بيابد، انترناسيونال ميباید نژاد بشر گردد." پوتيه با سرودن شعر خود، بنای یادبود فناناپذیری را برای اعضای كمون پاریس برپا داشت، و در عين حال "انترناسيونال"، فراخوان قھرمانان
كمون به آیندگان بود كه انقلاب را تا به آخر به پيش برند.
در ماه ژوئن ١٨٨٨ ، شش ماه بعد از مرگ پوتيه، "پی یر دوژیته" برای نخستين بار شعر انترناسيونال را خواند. این
كارگر و آھنگساز فرانسوی از روح انترناسيونال بشوق آمد. بازبينی تجربه تاریخی جنبش كارگری، او را بفكر خيلی
چيزھا انداخت وفاداری پوتيه و توده ھا به ماركسيسم و خواستشان به كمونيسم، زندگی پوتيه، صحنه ھای نبرد
كمون پاریس... گوئی بسال كبير ١٨٧١ بازگشته است. پس شب ھنگام، كار آھنگ گذاشتن بروی انترناسيونال را با ارگ ساده اش شروع نمود. دوژیته تمام شب را كار كرد و وقتی وظيفه اش به انجام رسيد كه خورشيد از شرق طلوع كرده بود.
در ژوئيه ١٨٨٨ ، آھنگساز در یك گردھمآئی از سوی روزنامه فروشان شھر ليل،نخستين اجرای كر انترناسيونال را رھبری نمود. از آن پس، انترناسيونال در تمام فرانسه و جھان اشاعه یافته و به صلای نبرد پرولتاریا و كارگران ھمه
كشورھا بدل گشته است.
سرود انترناسيونال
اوژن پوتيه
سرود انترناسیونال
برخيز ای داغ لعنت خورده دنيای فقر و بندگی
جوشيده خاطر ما را برده به جنگ مرگ و زندگی
باید از ریشه براندازیم كھنه جھان جور و بند
و آنگه نوین جھانی سازیم ھيچ بودگان ھرچيز گردند
روز قطعی جدال است آخرین رزم ما
انترناسيونال است نژاد انسانھا
برما نبخشند فتح و شادی خدا، نه شه نه قھرمان
با دست خود گيریم آزادی در پيكارھای بی امان
تا ظلم از عالم بروبيم نعمت خود آریم به كف
دميم آتش را و بكوبيم تا وقتيكه آھن گرم است
روز قطعی جدال است آخرین رزم ما
انترناسيونال است نژاد انسانھا
تنھا ما توده جھانيم اردوی بيشمار كار
داریم حقوق جھانبانی نه كه خونخواران غدار
غرد وقتی رعد مرگ آور بر رھزنان و دژخيمان
در این عالم بر ما سراسر تابد خورشيد نور افشان
روز قطعی جدال است آخرین رزم ما
انترناسيونال است نژاد انسانھا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر