۱۳۹۰ آبان ۱, یکشنبه

دو يادداشت ارسالي: گسترش ترور و خفقان نشانه چيست؟ تفكيك جنسيتي: تحقير جنسيتي


دو يادداشت ارسالي


گسترش ترور و خفقان نشانه چيست؟

رژيم ديكتاتوري مذهبي سرمايه داري در تهران و چند شهر ديگر اعدام هاي خياباني به راه انداخته است. هدف از اين اعدام ها چيست؟ مردم آن را چگونه بايد به آن پاسخ دهند؟ عليرغم ارزش ها و احكام شرعي كه ممكنست هر قاضي خاص به آن اعتقاد داشته باشد و بر آن اساس حكم به گرفتن جان محكوم بدهد, و عليرغم اينكه جرم هر يك از اين محكومان به اعدام چه باشد, بايد تاكيد كنيم كه هدف حكومت فقط يك چيز است: ايجاد فضاي رعب و وحشت در كل جامعه. اعدام هاي گسترده, خواه در ملاء عام باشد خواه در پشت ديوار زندان, در خدمت چنين هدفي است. اتفاقي نيست كه در اين دوره خبر اين اقدامات وحشيانه با آب و تاب و تصوير در رسانه هاي عمومي منعكس مي شود. با گروهي عقب مانده و متعصب و جيره خوار نيز مصاحبه مي كنند و به اصطلاح از ”مردم“ مهر تاييد مي گيرند. جمهوري اسلامي حتي براي برخي استان ها  سهيه اعدام تعيين كرده است. يعني بايد به طور نسبي هر سال تعداد معيني از محكومان را اعدام كنند!
ترس رژيم از چه خطري است كه چنين هراس افكني مي كند؟ احتمال بروز اعتراضات مردمي! اعتراض به وضع موجود! اعتراض به نظام ستم و فقر و فلاكت و جهل كه به واقع باعث و باني نا امني و جرم و جنايت و تجاوز به زنان و كودكان هم هست! همه اين زشتي ها و تبهكاري ها محصول مستقيم نظام سرمايه داري تحت سلطه و در راس آن رژيم مستبد و فاسد مذهبي است. اتفاقي نبود كه شماري از اعدام ها در آستانه اول مهر و زمزمه بروز اعتراضات دانشجويي با محوريت اعتراض به تفكيك جنسيتي انجام گرفت. حكومت البته مي كوشد وانمود كند كه دارد امنيت ايجاد مي كند و مجرمان را به سزاي اعمالشان مي رساند. آخرين مورد ، اعدام چهار نفر به جرم حمله به يك مهماني در خميني شهر و تجاوز به چندين زن در آن جا است. روزنامه هاي چند روز پيش متن مشتركي را در مورد اين اعدام ها منتشر كرده بود كه در آن به نقل از آخوندي گفته شده بود زنان شركت كننده در آن مهماني هم حجاب شان را رعايت نكرده بودند. يعني خودشان هم به نوعي مقصر بوده اند.
در ماه هاي اخير سركوب به شكل محسوسي افزايش يافته است. به هر گونه تجمعي كه بوي اعتراض بدهد هجوم مي برند. مي زنند و دستگير مي كنند. هدف از فعال شدن گشت هاي ارشاد در چهار راه هاي اصلي و ميدان هاي تهران و چند شهرستان ديگر القاي ضعف و شكست به مردم به ويژه جوانان و زنان است. در چند شهر كردستان تعداد زيادي از فعالين سياسي و صنفي را دستگير كرده اند. در سنندج و كامياران و روانسر ماموران نيروي انتظامي به شكل وسيع به خانه هاي مردم هجوم برده , روي پشت بام رفته و ديش هاي ماهواره را شكسته اند. اين ها همه نشانه هراس رژيم از آگاهي سياسي مردم است.
ظاهرا پيش بيني دستگاه اطلاعاتي و تحليل گران سياسي حكومت اينست كه جامعه در آستانه انتخابات مجلس كه در بهمن ماه امسال برگزار خواهد شد ظرفيت ورود به روزهاي پر تنش و خارج از كنترل را دارد. بر اين اساس, رژيم تصميم گرفته حجم سركوب و كنترل را بالا ببرد, به شكل فرسايشي بر سر هر مساله ريز و درشتي به مردم گير بدهد و انرژي شان را بگيرد. به اين خيال كه حوالي انتخابات كسي ديگر جرات يا حال و حوصله اعتراض و ”شلوغ كاري“ نداشته باشد. البته تاريخ نشان داده كه اين گونه اقدامات مثل يك شمشير دو لبه است. يعني مي تواند انبار خشم و نفرت توده ها را فشرده تر كند و بار ديگر جرقه اي ـ كه از اينك نمي توان شكل بروزش را پيش بيني كرد ـ باعث يك انفجار سياسي شود.

تفكيك جنسيتي: تحقير جنسيتي!
دانشگاه به پاخيز! عليه تحقير زن, عليه ظلم و تبعيض!
تا به حال چند دانشگاه در زنجان و مازندران و تهران نسبت به طرح تفکيک جنسيتي  که در واقع همان تحقير جنسيتي است عكس العمل نشان داده اند و طلايه هاي مبارزه اي بر حق و پرشور را شاهد هستيم. مقامات دولتي تحت عناوين مختلف فرهنگي و ديني در مورد اين طرح ستمگرانه سخن پراکني كرده اند. انديشه آزاديخواه و نوگراي جوانان را با ذهنيت كهنه و كثيف خود يكي گرفته اند و دانشگاه مختلط را سرمنشاء ”گناه“ و ”فساد“ در جامعه معرفي كرده اند! فرمولي هم كه براي اجراي طرح تفكيك جنسيتي به كار گرفته اند مستقيم و روشن است: چماق حراست + جاسوسي بسيج دانشجويي +  حضور نيروي انتظامي و اطلاعاتي به هنگام بروز مقاومت و اعتراض دستجمعي! بقيه حرف ها در مورد ”تاريخچه حجاب“ يا ”رنگ و مدل حجاب برتر“ حرف مفت است. سر كاري است. خودشان هم خوب مي دانند. مي خواهند دانشگاه هاي جداگانه زنانه ايجاد كنند. مي خواهند در محيط هايي كه هنوز مهر جنسيتي بر خود ندارد, كلاس ها و سلف ها را فعلا جدا كنند. سرويس هاي رفت و آمد هم بخشا شامل جداسازي شده اند.  
اسلامي کردن دانشگاه ها از روز اول يکي از دغدغه هاي اساسي ايدئولوژيک و سياسي رژيم بوده است. طرح تفکيک جنسيتي با هر توجيه ديني و اخلاقي كه باشد, در واقع با هدف کنترل دانشجويان و جلوگيري از به پاخيزي يك جنبش گسترده سياسي و نوانديش دانشجويي كه حاكميت ارتجاعي را نشانه رود طراحي شده است. اين طرح به خصوص دختران دانشجو را هدف قرار مي دهد چرا كه رژيم با مشاهده حضور گسترده و راديکال زنان جوانان در خيزش سال 88  به ظرفيت انفجاري اين بخش از جامعه پي برده است. رژيم كه در به خانه راندن دختران جوان و محدود كردن آنان به ايفاي نقش درجه دوم و مطيع نظام سياسي مردسالار و خانواده پدرسالار شكست خورده, گمان مي كند كه حالا با كشيدن ديوار تفكيك جنسيتي مي تواند راه رشد آگاهي سياسي و اجتماعي را در ميان اين نيروي مستعد اجتماعي ببندد.  
اجراي طرح تفکيک جنسيتي جدا از اينكه چتر سركوب و كنترل را بر سر جامعه گسترده تر مي كند, در عمل به معني محروميت دختران دانشجو از امکانات بيشتر براي رسيدن به مدارج بالاتر علمي و در دسترس نداشتن استادان بهتر هم هست. نتيجه نهايي طرح تفكيك جنسيتي اگر رژيم قادر به اجراي آن شود و از طريق مقاومت و مبارزه اي در خور توسط توده هاي دانشجو و قشرهاي ديگر مردم در هم شكسته نشود, بي آيندگي بيشتر براي نسل جوان دختران و محدود شدن زمينه هاي اشتغال آنان در جامعه بعد از خاتمه تحصيل است. تا دوباره خيل عظيمي از زنان كشور به نقش خدمتكار خانگي گردن بگذارند و زير شلاق مردسالاري بسوزند و بسازند. 
اما براي به شكست كشاندن جمهوري اسلامي و طرح پليد تفكيك جنسيتي كماكان بايد اهداف و ابعاد آن را براي مردم توضيح داد و اهميت مبارزه با آن را پيگيرانه در كل جامعه و به ويژه در محيط هاي آموزشي تبليغ كرد. مثالي بزنيم: اخيرا گروهي از دانشجويان مبارز پلي تكنيك سريعا نسبت به مرگ دلخراش آمنه, دختر دانشجويي که در حمام خوابگاه جان خود را از دست داد, عكس العمل نشان دادند و با برپايي تحصني رزمنده مقامات اصلي دانشگاه را به عنوان مسئولين واقعي اين مرگ هدف گرفتند. اين مبارزه اي برحق بود كه شور و شوق را در ميان دانشجويان آزاديخواه سراسر كشور دامن زد. اما تحصن پلي تكنيك به دلايل مختلف از مطرح كردن شعارهاي مشخص عليه طرح تفكيك جنسيتي باز ماند و به پيشنهادهايي كه در اين زمينه مطرح مي شد پاسخ نداد. آيا جز اينست كه هنوز بخش بزرگي از دانشجويان ـ حتي دانشجويان مبارزه جو ـ اهميت اين مساله و مبارزه براي به شكست كشاندنش را عميقا درك نكرده اند؟ به مساله بايد اينطور نگاه كرد اگر اين دست نامريي نظام حاكم بود كه راه تنفس آمنه را بست و جانش را گرفت, طرح خفقان آور تفكيك جنسيتي نيز مي خواهد راه نفس كشيدن و پر و بال باز كردن نسل جوان به ويژه دختران را ببندد و جان يك مركز مهم آگاهي و مبارزه به نام دانشگاه را بگيرد.
ما ياران جوانمان, دختران و پسران مبارز در محيط هاي آموزشي سراسر كشور را به مبارزه اي متحد, نقشه مند, هوشيارانه و سرشار از ابتكار و خلاقيت عليه طرح تفکيک جنسيتي فرا مي خوانيم. در ماه هايي كه در پيش است نقاط ضعف و شكاف رژيم حاكم بيش از پيش آشكار خواهد شد و فرصت ها و امكانات زيادي براي پيشروي مبارزات ما به وجود خواهد آمد. سازماندهي مقاومت و اعتراضات امروز, ما را در تلاطمات فردا در موقعيت به مراتب بهتر و قوي تري قرار خواهد داد تا در پيشاني يك جنبش انقلابي به ايفاي نقش بپردازيم. 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر