۱۳۹۱ مرداد ۷, شنبه

گزارشی از زندان مرکزی یزد

شکنجه سفید در زندان مرکزی یزد!!!


با تشدید آزار و اذیت زندانیان در تبعید گاه یزد و اعدام های روز مره زندانیان را شکنجه می دهند.
در تبعید گاه یزد که از تاریخ 20/2/1391 تا تاریخ 22/4/1391 بیست و چهار نفر را که اغلب جوان بودند به دار آویخته اند.
با ایجاد جو یاس و نا امیدی و حزن و اندوه باعث فشار های روحی شدیدی به زندانیان مخصوصا" حدود 300 زندانی زیر حکم اعدام می شوند . در این میان بوسیله ماموران و مسئولین عقده ای و جنایت پیشه که اغلب دچار سادیسم شده و قاتل بار آمده اند.
 این مسئولین در تشدید و باز کردن زخم های هزار درد بی درمان و با محدودیت در هواخوری ، قطع نان در وعده های صبحانه و شام ، قطع سویا و قورمه سبزی در ناهار ، بالاخره عدم تحویل و یا عدم فرستادن نامه ها ، قطع آب به مدت طولانی بخصوص در توالت ویا گرم بودن آب در توالت که امکان استفاده ندارد، ددمنشی و اعمال ضد انسانی خود را به نمایش می گذارند. این موراد در مورد زندانیان سیاسی با سبعیت ، شدت و تداوم بیشتری صورت می گیرد.

(  برای زندانی که تقریبا" در همه چیز محدود و محروم است بودن نان ، سویا و چیز های کوچک مانند اینها حقوق بالای که باعث کسب هویت یا حفظ هویت می شود بسیار لازم است و قطع هر کدام از آنها ضربه مهلکی به زندانی می زند که برای غیر زندانی قابل درک نیست، بلکه باید در زندان باشی تا بدانی قطع سویا و چیز های جزی دیگر فقط قطع سویا نیست  تا درک کنی چگونه زندانی را با این چیز های کوچک شکنجه روحی می دهند ایجاد یا تشدید این گونه محرومیت ها را می توان جز دسته شکنجه های سفید نام گذاری کرد)

برای زندانیان سیاسی در بند 9 به بهانه تعداد کم آنها ، نه هواخوری ، نه زمان پزشکی مشخص ، نه وعده های غذایی مشخص، وجود ندارد خلاصه در جایی که نه پنجره دارد ، نه نور گیر دارد به امان خدا رها شده اند. مثلا" نا هار از ساعت 1 تا ساعت 3 پشت درب بسته می ماند و غذایی داغ کاملا" سرد می شود که خوردنش خود نوعی شکنجه است. غذایی که حتی در زمان گرم بودنش هم قابل خوردن نیست.
در رابطه با موضوع پزشکی مثلا" اگر کسی نیاز به فوریت پزشکی داشته باشد حداقل باید 2 ساعت در را به شدت بکوبد تا کسی برای باز کردن درب بیاید و تازه به جای رفع نیاز فوری پزشکی تحت عنوان اینکه چرا سرو صدا می کنید چرا درب را می کوبید به احتمال زیاد تنبیه می شوند.روزانه فقط دو ساعت در لوله ها آب است که قبل از قطع شدن باید دبه ها را پرکرد . هر روز برای چیز های کوچک و بزرگ به شدت دچار اضطراب و استرس هستیم. که امروز چه چیز های قطع خواهد شد، حمام رفتن ، توالت رفتن ، لباس شستن ، انتظار غذا کشیدن ، هواخوری نداشتن ، موضوع قطع ملاقات ، نفرستادن نامه ها ، تحویل ندادن نامه ها، بهانه جویهای جهت تنبیه کردن ، تحت مراقبت و کنترل دائمی دروبین های مدار بسته بودن ، قطع برق و در اضطراب پخته شدن از گرما و در زمستان بر عکس و... همه و همه باعث اضطراب و استرس دائمی در زندانیان است. این ها همه مصداق شکنجه سفید هستند.
با این وجود زندانیان سیاسی با حبس های سنگین از 10 سال تا 30 سال و ابد از طریق ممانت اداره جهنمی اطلاعات بیشتر از بقیه زندانیان دچار محرومیت بوده و هر روز این محرومیت ها بیشتر می شود.

به امید روز ی که با اراده توده های انقلابی و فشار های جهانی هر گونه شکنجه و اعدام و هر گونه فشار و خفقان از عرصه زندگی انسانها محو شود.

آینده از آن عدالت و برابری است .

گزارشی از زندان مرکزی یزد
گزارشگر افتخاری حقوق بشر آرین
26/4/1391

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر