نامه ارسالی:
دورنماي خيزش دوباره جنبش مردم
و ترفندهاي امپرياليسم و ارتجاع
بعد از سرنگوني قذافي به دست امپرياليست ها, اوجگيري جنبش در سوريه و رخدادهاي مصر و تونس نگاه ها دوباره متوجه ايران شده است. اين در شرايطي است كه فساد و چند دستگي در حاكميت ارتجاعي تشديد پيدا كرده و باندهاي حاكم سايه همديگر را با تير مي زنند و در صدد تضعيف يا حذف يكديگرند. آخرين نمونه اين تلاش ها پيشنهاد خامنه اي و متحدان امروزش براي برداشتن نهاد رئيس جمهوري است تا به خيال خود چند صباحي ديكتاتوري ولايت فقيهي را ”يكپارچه تر“ از پيش و بدون ”كش دادن“ هاي انتخاباتي به خورد مردم بدهد. بر سر مسائل مهم ديگر, مثلا مواضع و اقدامات جمهوري اسلامي در امور لييي و سوريه و چگونگي ارتباط با امپرياليستها و در صدر آن آمريكا نيز اختلافات دروني هيئت حاكمه تشديد يافته است.
امپرياليست ها نيز بيکار ننشسته اند. عدم مطلوبيت رژيم در كنترل جامعه, دورنماي بي ثباتي و اعتراضات توده اي، و نارضايتي از سياست حكومت ايران در برخي سياست هاي منطقه اي, امپرياليسم آمريكا و بعضي دولت هاي اروپايي را به فكر انداخته تا ابتكار عمل را به دست بگيرند و براي تغيير صحنه سياست در ايران به نفع خود كاري كنند. در همين راستا, بلندگوهاي تبليغاتي حكومت آمريكا و انگليس بر تبليغات خود افزوده اند. صداي آمريكا و بي بي سي مدام تبليغ مي كنند كه رهايي مردم از كانال كمك گرفتن از آمريكا و متحدين اروپائيش به دست مي آيد. وقايع چند هفته اخير بر ابعاد تنش افزوده است. اتهام طرح ترور سفير عربستان از جانب آمريكا به حكومت ايران در آمريكا و تهديدات فزاينده آمريكا براي افزايش تحريم هاي اقتصادي عليه حكومت و اتهام دست داشتن سپاه قدس در كمك به حكومت قذافي و در خواست يك نفر از اعضاي كنگره آمريكا براي برخورد قهري با سران سپاه قدس و مقابله به مثل و خبر روزنامه گاردين در مورد آماده شدن انگليس براي حمله به ايران اوضاع را پيچيده تر كرده است.
در مقابل, گروه بنديهاي ارتجاعي مختلف در جمهوري اسلامي به فكر تشكيل ائتلاف هاي گوناگون هستند تا در وقايع احتمالي دست بالا را پيدا كنند. هيئت حاكمه آمريكا نيز مي كوشد كه گروه بندي هاي سياسي مختلف را به نفع خود به کار گيرد. به طور مثال هيلاري كلينتون در يك مصاحبه پر سروصدا با برنامه پارازيت صداي آمريكا ضمن اعلام حيله گرانه دفاع از مبارزات مردم ايران عليه ديكتاتوري كه منظورش خامنه اي بود اعلام كرد كه اگر رهبران سبز تقاضاي كمك كرده و از عمل گروگانگيري در اوايل انقلاب انتقاد و اعلام پشيماني كنند حاضر است كه به آن ها كمك كند. برخي روشنفکران وابسته به طيف سبز تعارفات را كنار گذاشته و آشكارا تبليغ مي كنند كه بايستي وارد همكاري با امپرياليسم آمريكا شد و تخم ياس مي پاشند كه مردم نيروي كافي براي سرنگوني حكومت را ندارند. اينها كه تا ديروز ادعايشان اين بود كه فقط قصد ايجاد برخي تغييرات در اختيارات ولي فقيه و برگزاري انتخابات آزاد را دارند حالا با راديكال شدن جنبش مردم سعي مي كنند با اينگونه ترفندها جلوي سرنگوني كليت هيئت حاكمه را گرفته و چهارچوب سيستم سرمايه داري وابسته به امپرياليسم را حفظ كنند.
در اين ميان سئوال اينست كه مردم خواهان انقلاب چه بايد بكنند كه تجربه شكست انقلاب 57 و تجربه جنبش مردمي در مصر و تونس و يا شكلي كه قذافي در ليبي سرنگون شد تكرار نشود؟ يعني صرفا شكل حكومتي و نگهبانان سيستم عوض نشوند بلكه انقلاب ريشه اي در جهت منافع زحمتكشان انجام شود. واقعيت اينست كه حكومت ارتجاعي و امپرياليستها از هيچ جنايتي براي حفظ سلطه و تداوم بساط استثمار و ستم فروگذاري نمي كنند. بايد اهداف ضد مردمي و ترفندها و دروغ هاي همگي شان را افشا كرد. بايد مردم را براي يك انقلاب ريشه اي اجتماعی كه ضرورتا قهرآميز خواهد بود با اتكاء به ظرفيت انفجاري توده هاي زحمتكش, زنان و جوانان شورشگر آماده كرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر