۱۳۹۰ اسفند ۱۹, جمعه

کمونیست ها و انقلاب 57 درس هایی برای امروز/ بخش اول


کمونیست ها و انقلاب 57 درس هایی برای امروز(بخش اول )

برناك جوان
در این نوشته قصد آن را نداریم به تاریخچه ی سازمانها و گروههای چپ  بپردازیم. همچنانكه به دنبال بررسی موضع گیری های هركدام از احزاب درقبال حوادث و تحولات دوران انقلاب و پس از آن نیستیم. بنا را بر این گذاشته ایم كه در یك نگاه عمومی به چپ و نیروهای كمونیست در دوران انقلاب 57 بپردازیم و چرایی شكست انقلاب را از زاویه ی مسئولیت و واقعیت چپ ها بررسی كنیم.  به واقع نیروهای چپ و كمونیستها در دوران انقلاب 60- 57 خطاهایی داشتند كه مانع از به جا آوردن مسئولیت های انقلابیشان شد.
ما دراین مقاله به بررسی شرایط عینی و مؤلفه های اساسی خطاها و اشتباهات خواهیم پرداخت.
بخش اول  موقعیت كلی جنبش كمونیستی
1-  جوانی جنبش كمونیستی

جنبش كمونیستی ایران از تحمیل شكست بر نهضت آزادیخواهانه و استقلال طلبانه مردم ایران كه توسط كودتای آمریكایی 28 مرداد انجام شد، تاثیرات انكارناپذیری گرفت. مقابله با تلخی و سرخوردگی زیاد آن شكست، هم راه با عوامل بین المللی، محرك حركتی نوین در جنبش كمونیستی ایران بود. در آن دوران، مثل امروز جوانان پرسشگر و در جستجوی پاسخ بودند وپیش روترین ها به دنبال كشف راهی نوین بر آمدند. این موضوع در دنیای آن روزها جای تعجب و بحث نداشت. مشی سازشكارانه  رهبران جبهه ی ملی وحزب توده برای بسیاری از جوانان انقلابی و مترقی كه امید خود را به آنان بسته بودند به طور جدی زیر سؤال رفت، محفل های زیرزمینی شكل گرفت، جوانانِ تشنه ی آگاهی روزنه های امید را جستجو میكردند، هسته های اولیه ای كه بعدها سازمانهای كمونیستی را بنیان نهادند، جوانان انقلابی و كمونیست به بررسی رفرمیسم تاریخی حزب توده پرداختند. همزمان مبارزه ی بزرگی درجنبش بین المللی كمونیستی میان حزب كمونیست چین و شوروی در جریان بود و تقریبا برتمام جنبشهای كمونیستی دنیا تاثیر گذاشت. كمونیستهای ایرانی چه در داخل و چه در خارج به سرعت با حزب توده مرزبندی و به تدوین و بازتعریف یك استراتژی جدید برای انقلاب در ایران برآمدند. وجود چین سرخ و انقلاب فرهنگی پرولتری از سویی، مبارزات رهایی بخش مردم كوبا و مقاومت تودهه ای ویتنامی در مقابل امپریالیسم آمریكا همراه با دیگرجنبشهای رهایی بخش ملی درگوشه و كنار جهان نسیم جانبخشی بود كه بر جوانان انقلابی ایران وزید و از دل خود سازمانهایی چون سازمان انقلابی حزب توده، سازمان ماركسیست لنینیستی توفان، گروه فلسطین، سازمان انقلابیون كمونیست م.ل (بعدها اتحادیه ی كمونیستهای ایران)، سازمان چریكهای فدایی خلق، سازمان مجاهدین خلق م.ل (بعدها پیكار)، كومله دركردستان، سازمان رزمندگان و سازمان آزادی طبقه كارگر و ... را متولد كرد.1
می بینیم كه جنبش نوین كمونیستی ایران به فاصله ی كوتاهی یعنی بعد از كودتای 28 مرداد تا انقلاب بهمن در چه فضایی به وجود آمد و رشد كرد. جنبشی كه افراد رهبری سازمانهای آن در دوران انقلاب به ندرت بالای 40سال بودند و اكثریت كادرهای آ نها زیر 30 سال سن داشتند، می بایست به پیشواز یك انقلاب بزرگ میرفت. جنبش نوین كمونیستی ایران نوپا و جوان بود و فرصتی برای پرورش كادرهای حرفه ای نداشت، برخی سازمانهای داخل كشور رهبران خود را از دست داده بودند و سازمانهایی نیز كه كادرهای تئوریك و نسبتاً حرفه ای داشتند عمدتاً به سبب ارتباط با جنبش های بین المللی و شركت فعال در مبارزات ضدامپریالیستی بود وگرنه فضایی برای فعالیت حداقلی این سازمانها در داخل موجود نبود. این جوانی صرفاً به خاطر میانگین سنی فعالین آن نبود بلكه دلیل اصلی آن بی تجربه گی به واسطه ی پروسه ی تاریخی كوتاهی بود كه طی كرده بودند تا به دوران انقلاب برسند.
این نسل از انقلابیون در پروسه ای كوتاه با سؤالات بزرگی روبه رو شدند و باید با پاسخ به آنها، برنامه ای برای پیشروی طرح میكردند.

2- عدم آمادگی برای رویارویی با اوضاع انقلابی

انقلاب 57 ایران یكی از تودهای ترین انقلابات قرن بیستم بود كه در آن بیش از 90 % توده ها مشاركت داشتند. نه توده های میلیونی بدون تشكیلات كه به خیابانها سرازیر شده بودند و نه تشكلات و سازمانهایی كه بسیار جوان بودند یا به فاصله ی كوتاهی قبل از انقلاب تشكیل شده بودند، آماده گی برخورد با این ابعاد را نداشتند. گسترده گی و ناگهانی بودن انقلاب ایران عامل بسیار مهمی بود كه جنبش نوین كمونیستی ایران در این پروسه ی كوتاه نتواند تدارك لازمه را ببیند و توان و آماده گی خود را در مواجه با پدیده ای مثل انقلاب به دست آورد.  رخداد ناگهانی امكان عكس العملهای به موقع و درست و بهره برداری از فرصت های انقلابی موجود را به كمونیستها نداد. انقلابی كه در عین ناگهانی بودن، امكان جبران عقب مانده گی را برای نیروهای انقلابی درخود نهفته دارد و فرصت های بی نظیری برای آنها خلق میكند. اما در مورد جنبش نوین كمونیستی ایران این اتفاق نیفتاد و عوامل متعدد باعث شدند كه وضعیت برعكس شود. سازمانهای نوپای كمونیستی در برخورد به این پدیده ناآماده بودند و در برابر این فرصت بزرگ تاریخی و امكانات گسترده ای كه برایشان فراهم بود، ذهنشان از تحلیل صحیح اوضاع بازایستاده بود.

3- بحران بزرگ تازه سر باز كرده بود
كمونیستهای ایران زمانی با انقلاب 57 روبه رو شدند كه جنبش بین المللی كمونیستی با بحران بزرگی روبه رو شده بود. افقها تیره و تار شده بود وگیجی و سردرگمی آغاز شده بود. اگرچه زمانی كه شوروی سوسیالیستی به اردوی سرمایه داری و تبدیل شدن به یك قدرت امپریالیستی بدل شده بود، چین سوسیالیستی به افشای آن پرداخت و دلایل عقبگرد آن را نشان داد، اما این امر دیری نپایید. چین نزدیك به یك دهه (از اواسط دهه ی شصت تا اواسط دهه ی هفتاد میلادی)  بدل به آلترناتیوی انقلابی برای همه ی كمونیستها شد. كمونیسمی كه پس از انقلاب فرهنگی متولد شد، نماینده ی كمونیسمی شاداب و سرزنده بود كه جا یگزین مدل شوروی شد، مدلی خموده، بی نشاط و سرد و بیروح كه دیگر انگیزه ای برای انقلابیون ایجاد نمی كرد. مدلی كه در جامعه ی ایران توسط مردگانی چون حزب توده نماینده گی میشد. مبارزه میان حزب كمونیست چین با حزب كمونیست شوروی صرفا بر سر تعیین جایگاه شوروی به عنوان دوست یا دشمن انقلاب مردم سراسر جهان نبود، برای پیشروترین بخشهای جنبش كمونیستی (به ویژه پس از انقلاب فرهنگی چین) جدل بر سر درك از سوسیالیسم ومختصات جامعه ی نوین بود.
زمانی كه انقلاب سوسیالیستی در چین بواسطه ی كودتایی ضد انقلابی شكست خورد، كمونیستهای جهان دچار بحرانی جدی شدند، شكست چین و احیای سرمایه داری درآن كشور، ضربه ی سختی به آرمانهای كمونیسم وارد آورد. آن شكست سؤالات بزرگ و زیادی را به هم راه آورد كه حداقل درآن مقطع اغلب كمونیستها یا اهمیت آن را درنیافتند، یا اینكه یارای تحلیل آن را نداشتند و سراغ آنها نمی رفتند. شكستی كه به لحاظ عینی به واقع بیان پایان یك مرحله از انقلابهای پرولتری بود. مدتها طول كشید تا این وضعیت عینی در ذهن كمونیستها بازتاب یابد. شكست چین شوك بزرگی بود كه حتی تا امروز هم شاهد اثرات آن و بحران جنبش كمونیستی در كلیت خود هستیم.
این بحران تاثیر بلاواسطه و نتایج سنگینی برحركت كمونیستهای ایرانی در دوران انقلاب 57 گذاشت. بسیاری از خطاهای كمونیستهای ایرانی دردوران انقلاب را باید ناشی از این بحران بزرگ دانست. بدون شك جنبش نوین كمونیستی ایران علیرغم جوانی و عدم آمادگی برای رویارویی با فرصتهای بزرگ شجاعانه جنگیدند اما مشكل بتوان از كمونیستی انتظار داشت كه با گیجی و ابهام بر سر افق و آرمان به درستی بجنگد و راه پیروزی را هموار كند. بدون ذهنی روشن مشكل بتوان شاهد حركت درست دست ها بود.

ادامه دارد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر