گسترش انقلاب در عرصه ی تقویم
اقدام شجاعانه ی خانم مریم نمازی و دوستان اش از حلقه ی کمیته ی رهبری «حزب کمونیست کارگری» حداقل از نظر اقدامی فردی درخور ستایش و تحسین است. نمی توان انگیزه آنان را در حمایت و پشتیبانی از زنانی چون گلشیفته فراهانی و علیا ماجده نادیده گرفت. نمی توان خصومت آنان علیه قانون منحط حجاب اجباری و رفتار بغایت سکسیستی حاکمین جمهوری اسلامی را ندید. نمی توان ذوق و ابتکار آنان را در نشر گسترده ی پیام شان برای مردم تحسین نکرد. توجه آنان در روزهای مقارن با روز جهانی زن به مقوله ی همه جانبه بودن مسئله ی انقلاب و ضرورت مبارزه در همه ی زمینه های مناسبات اجتماعی تحسین برانگیز است. انقلاب با شورش و عصیان جان می گیرد.
طغیانگری خون حیات بخش هرانقلابی است. با اینهمه انقلاب در عین حال امری آگاهانه و متکی بر منافع توده های ستمدیده است. مبارزات و خیزش ها را باید در حد توان به شکلی همه جانبه و از منظر منافع و رسالت نهائی پرولتاریا جمعبندی کرد، درست را تقویت و نادرست را به کناری نهاد.
در عصیان بحق خانم نمازی و دوستان اش نوعی بیعدالتی و نابرابری عریانی وجود دارد. حضور عریان این زنان فقط طغیانی علیه مرتجعین جمهوری اسلامی نیست، این حضور همچنین مبارزه ای است با باورها و فرهنگ و سنت غالب بین مردم. دیدن اندام برهنه ی زن برای زنان ایرانی موضوع تازه ای نیست. زنان بسیاری حداقل در حمام های عمومی زنانه چنین تجربه ای را دارند. اما دیدن اندام برهنه ی زن ایرانی برای مرد ایرانی در این دنیای سکسیستی و پورنوگرافی تاثیراتی دیگر دارد. برای مرد ایرانی اندام برهنه ی زن ایرانی در مجموع جذاب تر از اندام برهنه ی حتی زنان خوش قد و بالای اروپائی است. به همین دلیل است که خبرگزاری های معروف و پربیننده جهان هنگام پخش خبر یا موضوعی در رابطه با هندوستان یا آفریقا و یا آمریکای لاتین در رسانه های تصویری خود از گویندگان هندی یا آفریقائی و یا آمریکای لاتینی استفاده می کنند. مسئله آنست که چرا مردان کمیته ی رهبری «حزب کمونیست کارگری» تصویر عریان خود را تقویم نکرده اند؟ چرا رهبران مرد این حزب اندام برهنه ی خود را در معرض دید زنان ایرانی قرار نداده اند؟ علیا ماجده تصویر عریان دوست پسر خود را همراه با تصویر عریان بدن خود در معرض دید همگان قرار داد. این در همان چارچوب محدود اهداف او عادلانه تر و برابری طلبانه تر است تا برخورد «حزب کمونیست کارگری».
«حزب کمونیست کارگری» درست یا غلط به حزبی اکسیونیست و تبلیغاتی معروف است که در هر فرصتی بیشتر از موضوع مورد مبارزه خواهان طرح خود است. آیا این حزب در این زمینه هم از زنان حزب استفاده ابزاری کرده است؟ متاسفانه جواب مثبت است. حزبی که در مورد پایه ای ترین حق زنان در مورد کنترل بر بدن خود یعنی مسئله حق سقط جنین موضعی مذهبی و عقب افتاده دارد چگونه و چرا بدن عریان اعضای مونث خود را تحت لوای دفاع از حقوق فردی زنان تبلیغ می کند؟
در زمانه ای که تابستان باشد یا سرمای زمستان دختران جوان برای خوش آمد پسران جوان نیمه لخت در مجامع ظاهر می شوند، در جهانی که نمایشگاه های مد اساساً برای تبلیغ لباس های سکسی زنانه و کفش های پاشنه بیست سانتی با مخارج سرسام آور تشکیل می شوند، در روزگاری که برای فروش هر محصولی، ماشین باشد یا مسواک، زنی نیمه لخت ضمیمه تبلیغ می شود تا جائیکه بخش قابل توجه ای از فمینیست ها با گذاشتن سبیل برروی این تصاویر اعتراض خود را بیان می کنند، اگر هدف کمیته مرکزی «حزب کمونیست کارگری» نه طرح خود بلکه اعتراض به حجاب اجباری بود، لااقل باید چند نفر مذکر کمیته مرکزی نیز در کنار آن زنان شجاع، اندام برهنه ی خود را به نمایش می گذاشتند.
با آنکه هنر عرصه ی بسیار مهمی از مبارزه ی طبقاتی است واعتراض هنرمندان به وضع موجود منبع مهمی از تکامل دیدگاه و تصویر جامعه نوین می باشد، با این حال چنین مبارزات و اعتراض های هنری با مبارزه در عرصه سیاست تفاوت می کند. هنر خیلی بیشتر ایده آل ها و انتظارات را تصویر می کند، در حالیکه در عرصه ی مبارزه سیاسی احزاب مجبور هستند طرق و ابزار تغییر را بر طبق برنامه ای که منطبق با درجه و سطح تکامل جامعه ای معین است پیش بگذارند. در رابطه با موضوع فوق یعنی آزادی و اختیار بر نوع پوشش در جامعه ی ایران مشکل مردم با تثبیت جدائی دین از دولت از طریق سرنگونی جمهوری اسلامی و نابودی ابزاهای سرکوبگر و قوانین او منجمله قوانین و مجازات های اسلامی ضد زن ممکن خواهد بود. در چنین مرحله ای در مورد پوشش، شعار درست از نظر سیاسی حذف قانون حجاب اجباری است. اما با این وجود در جامعه ی بعداز انقلاب ایران حتی با فرض اداره پرولتاریائی و شورائی امور نمی توان حضور عریان افراد در مجامع عمومی را تامین کرد.
سینا احمدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر