خودکشی « دیمتریس کریستولاس»
ساعاتی پیش رسانه های اینترنتی دنیا از مرگ یک بازنشسته یونانی در مقابل ساختمان پارلمان سرمایه در میدان موسوم به « قانون اساسی» در شهر آتن پایتخت یونان کشور خبر دادند. « دیمتریس کریستولاس» بازنشسته 77 ساله ای که خود را کشته است در یاداشتی که از خویش بر جای نهاده و در کنار جسدش پیدا گردیده است به نوشتن جمله کوتاه زیر بسنده کرده است. « دولت تمام آثار و دلایل برای بقای من را نابود کرده است، چون سن و سالم اجازه نمیدهد فعالانه کار کنم، هیچ راه حلی جز این پایان محترمانه برای زندگی خود پیش روی ندارم" سرمایه داری یونان چند سال است که بسان سفینه اسیر طوفان در لا به لای موج های کوبنده بحران تاب می خورد. دولت یونان به عنوان سرمایه شخصیت یافته دولت شده، پاسدار بردگی مزدی، برنامه ریز نظم تولیدی و سیاسی و اجتماعی سرمایه و نماینده طبقه سرمایه دار این کشور دوره به دوره خورد و خوراک و قوت لایموت 9 میلیون نفوس طبقه کارگر این کشور را قتل عام کرده است تا از این طریق سرمایه ها را سودآور و نظام گند و خون و وحشت سرمایه داری را بر سر پای نگه دارد. دولت در همین راستا دست در دست طبقه سرمایه دار اروپا، دولت های این طبقه و نهاد وحدت، قدرت، برنامه ریزی و اتخاذ سیاست مشترک سرمایه داران قاره موسوم به EU صدها میلیارد دلار سرمایه های آزاد و سرگردان بانک ها یا مؤسسات مالی بین المللی سرمایه داری را به صورت وام در اختیار طبقه سرمایه دار یونان قرار داده است و کل بار این بدهی را یکجا بر گرده توده های کارگر سرشکن ساخته است. دولت به سرمایه داران یونانی و شرکای بین المللی آنها امکان داده است تا این سرمایه های سرگردان از طریق استثمار هر چه وحشیانه تر چندین میلیون کارگر یونانی به نجومی ترین ارقام اضافه ارزشها دست یابند همزمان که این سرمایه ها را لباس وام های دولتی پوشانده و معادل کل آن ها را از معیشت محقر توده های کارگر کسر و به حساب بانکها و سرمایه داران واریز سازد. فاجعه در فاجعه است و طبقه کارگر یونان زیر فشار این تهاجمات فاجعه بار از هستی ساقط گردیده است. رسانه ها همگی از رواج دهشتناک خودکشی می گویند، مرگ ناشی از گرسنگی با مرگ وحشت ناشی از گرسنگی تکمیل شده است.
قرار طبقه کارگر و مبارزه طبقاتی ضد سرمایه داری این طبقه آن بود و همچنان این است که سرمایه داری را نابود سازد تا شر این نظام وحشت و دهشت از سر بشریت کوتاه گردد. تا راه زندگی آزاد انسان ها هموار گردد. تا همه آحاد بشر زنده بمانند و شرافتمندانه و سیر و بی نیاز و آزاد زندگی کنند. طبقه کارگر بین المللی تا امروز چنین نکرده است و سرمایه داری مجال یافته است تا میلیاردها کارگر دنیا را اینسان اسیر طوفان گرسنگی و مرگ کند. جنگ طبقات اصلاً شوخی بردار، تعطیل شدنی یا قابل جایگزین سازی نیست. اگر طبقه ای ساز و کارها، شرائط و امکانات لازم جنگیدن را فراهم نکند، طبقه دیگر جنگ را تعطیل نخواهد کرد، بالعکس آتش آن را هر چه بیشتر شعله ور می سازد. این قاعده در نظام سرمایه داری ویژگیهای خاص خود را دارد. سرمایه داری سالیان متمادی است که زیر تازیانه قهر تناقضات سرکش ذاتی خود قرار دارد. سرمایه برای هر لحظه بقای خود سوای حمام خون زندگی انسانها چاره ای نمی بیند. اگر پرولتاریا تاریخ را آنسان که باید معماری نکند بورژوازی آن را آنسان که لازمه بقای اوست بر سر توده های کارگر خراب خواهد کرد. با انتشار خبر مرگ دیمتریس کریستولاس هزاران کارگر به خیابان ها ریختند و دست به اعتراض زدند. عده ای از آنان فریاد می زدند که « قربانی بعدی کیست؟» و پاسخ روشن این سؤال یک جمله است. سخن از قربانی بعدی نیست. سرمایه برای ماندگاری خود دست به کار قربانی ساختن بشریت است. اگر بناست طومار قربانی شدن ها در هم پیچد باید سرمایه داری نابود گردد. برای این کار هم فقط یک راه وجود دارد. توده های کارگر جهان باید دست در دست هم جنبش ضد کار مزدی، شورائی و سراسری خود را تشکیل دهند. با این جنبش و شوراهایشان سرتاسر دنیا را میدان جنگ مشتعل طبقه خویش علیه اساس بردگی مزدی سازند. جز این هیچ راه دیگری برای جلوگیزی از طوفان قربانی شدن ها، برای زندگی و زنده ماندن در پیش پای توده های کارگر قرار ندارد.
سیمای سوسیالیسم
April 5, 2012
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر