۱۳۹۱ آذر ۱۹, یکشنبه

ارزان به چه قيمتي؟

تماشاي صحنه هاي دلخراش اجساد سوخته زنان و مردان كارگر بنگلادشي و همچنين ضجه خانواده هايي كه نان آور خود را از دست داده اند، بار ديگر بر اين حقيقت تلخ مهر تائيد هزار باره و موكد زد كه سرمايه در ميان اشك و خون زاده شده و در كثافت رشد مي كند.  رشدي كه نتيجه ي اجتناب ناپذير آن، ايجاد جهنمي به وسعت تمامي جهان با مصائب بي شمار مي باشد. جهنمي با اين همه ديكتاتوري و جنگ و شكنجه، فقر و بيكاري و گرسنگي ، اعتياد، فحشا، جهل و هزاران درد بي درمان است و هنوز لازم مي داند تا به بردگانش مرتبا ياد آوري كند كه معناي واقعي مالكيت خصوصي بر ابزار و وسائل توليدي، بازار آزاد، خصوصي سازي، جهاني سازي و در يك كلام سرمايه داري چيست. اگر نكته اي هم در اين رابطه ناروشن باشد، با شعله هاي آتش در اماكني كه جز كشتارگاه نامي نمي توان بدان داد، يعني همان كارخانه هاي پرازدحام و بدون امكانات پوشاك در پاكستان و بنگلادش  يا پالايشگاه هاي فرآورده هاي نفتي و پتروشيمي هاي موجد در ايران و نيجريه و... يا موسسات توليد مواد شيميايي و گاز هاي بسيار خطرناك و كشنده در هندوستان و برزيل و...  يا در اعماق معادن در چين و آفريقاي جنوبي و... و نهايتا با شليك مستقيم گلوله و دستگيري و شكنجه و اعدام كارگران "با زبان بي زباني" همه چيز را به آنان تفهيم كرده و سهم و جايگاه و آينده و سرنوشت آنان در اين شرايط اقتصادي - اجتماعي را مرتبا بازتوليد مي كند.
كارگران از اروپا و آمريكا گرفته تا آسيا و از آمريكاي جنوبي گرفته تا آفريقا و... جهنم واقعي را مي شناسند و رفته رفته پي مي برند كه محل زندگي و كار آنان هيچ فرقي با جهنم توصيفي ندارد و همان ها هستند كه عجالتا فكر و چاره اي براي اين امر كنند.
سرمايه داري حتي در دوران رشد و شكوفايي خود با حرص و ولع تمام نشدني به دنبال سلطه بر جهان براي دستيابي به منابع نيروي كار ارزان ، مواد خام و بازار هاي جهان بود؛ حال كه در عميق ترين بحران خود،  لااقل پس از جنگ دوم جهاني، به سر مي برد با بربريتي به مراتب كم نظير به دنبال همان داروي شفا بخش خود است كه نيروي كار ارزان است تا بتواند كالاهاي خود را ارزان تر توليد و در جنگ با هيولاهاي رقيب، موفقيتش را تضمين و سود آوري خود را تثبيت نمايد‌؛ پس لازم است تا هزاران نفر را در فضايي كوچك و بدون كم ترين امكانات و با عدم رعايت موارد ايمني و موازين شناخته شده ي استاندارد براي محيط هاي كاري با حدود 400 ساعت كار و با دستمزدي حدود 60 دلار در ماه به كار گيرد. در اين فرايند توليدي، لباس هايي با برند هاي معروف و شيك با تار و پودي از گوشت و خون و رنج و بي حقوقي مطلق زنان، كودكان كارگر روانه ي فروشگاه هاي زنجيره اي بزرگ و معروف مي شوند.
 اگر حداقل 120 نفر زنده زنده در آتش كباب شدند چه باك؟ طبق آمار، در جنگ اخیر غزه نیز همین تعداد کشته شده اند. همان طور که در رسانه ها شاهد بودیم دولتمردان و دولت زنان بسیاری وارد عمل شدند و عکس العمل نشان دادند. اما حتما از نظر آنان چون این 120  نفر کارگرند و زنند، آنقدر ارزش ندارند که مقامات دولتی بلند پایه به آن اعتراض کنند و اقداماتی برای خاتمه ی این جنگ خاموش داشته باشند که قرباینان بی شماری را هر لحظه در تمام محیط های کار به کام خود فرو می برد.
در هندوستان، پاكستان، بنگلادش و ... صد ها ميليون انسان فقير و گرسنه با شكم هاي برآمده و با ظاهري كه كمتر نشاني از هويت يك انسان در آن قابل مشاهده است به راحتي جايگزين مي شوند. اصل اين است كه هزينه ها بايد كاهش يابند!  با منطق سرمايه يعني كاهش هر چه بيشتر ارزش نيروي كار- هرچه ارزان تر بهتر!!! هيچگاه به مخيله ي آنان خطور نمي كند كه حتي يك دلار از ميلياردها دلاري كاسته شود كه خرج تسليحات اتمي و فساد دستگاه هاي دولتي، جنگ، نشر جهل وخرافه، نفرت پراكني قومي - مذهبي و ...مي شود. بهداشت ، آموزش ، مسكن و... هم که كالاهايي لوكس هستند و بايد با مختصات فرهنگي خاص منطقه تطبيق پيدا كند!!! آيا اين نيروهاي كار وضعي به مراتب بدتر از بردگان ندارند؟
در اقصي نقاط جهان جنبش ها، تشكل ها و بسياري از انسان هاي مترقي ، راديكال و آزادي خواه هستند كه با ابزار و امكانات مختلف و به اشكال متنوع به دولت هاي اروپايي-امريكايي ، شركت ها و فروشگاه هاي بزرگ فشار مي آورند تا كالاهايي كه توسط كودكان كار يا زنان كه با كم ترين دستمزد توليد مي شود مورد تحريم و ... قرار گيرد. مرتب به شركت هايي مانند آديداس، نايك ، گپ و...در تايلند، اندونزي ، سنگاپور، ويتنام، كامبوج، هندوستان، پاكستان،مالزي، بنگلادش و...كه در كار توليد لباس ها، كالا هاي ورزشي و... در اماكني فاقد كمترين استانداردهاي ايمني و... اعتراض و فشار وارد مي شود تا تحت نظارت قرار گرفته و پاسخگوي اعمال غيرانساني و سودمحورانه ي خود باشند. در انگلستان در يك مورد حتي موفق شدند كه يك شركت و فروشگاه بزرگ را به دادگاه كشانده و محكوم كنند.
 فعالان كارگري و نيروهاي مترقي در جنبش هاي زنان و حمايت از حقوق كودكان و دانشجويان مي توانند اين حمايت ها ، حساسيت ها و همگرايي ها را تقويت كرده، بر آن دامن زده و دست به تبليغ عليه نظم سرمايه داري بزنند. مي توان همانند مدافعان جدي محيط زيست در اروپا و آمريكا با شركت هايي كه از پوست ببر، خرس، سمور، سوسمار و مار لباس و كفش و ساير كالا هاي گران قيمت براي ثروتمندان توليد مي كنند، برخوردي جدي و هشدار دهنده داشت. مشابه اين اقدامات مي تواند و مي بايد انجام گيرد. بايد دولت ها و شركت ها را وادار كرد كه به خواسته ها و مطالبات برحق كارگران تمكين كنند. عليرغم انساني بودن اين شيوه ها و مبارزات كه مي تواند گستره ي وسيعي را نيز در برگيرد به خاطر محدوديت هاي  عملي گوناگون و... اين نوع اعمال قطعا كافي نخواهد بود، زيرا سرمايه داري پديده اي جهاني است و اينك با تمام قوا و تعرضي همه جانبه به جنگ با طبقه ي كارگر جهاني و پس گرفتن آخرين دستاوردها تا آخرين حد ممكن آمده است. اين توحش لجام گسيخته را با اتحاد رزمنده ي بين المللي كارگران و زحمتكشان و محرومان در سراسر جهان مي توان به عقب راند. مسائل سياسي تشكيلاتي و ساير ملزومات يك كارزار جهاني را در ابعاد منطقه اي و جهاني بايد به بحث گذاشت.
كانون مدافعان حقوق كارگر ضمن ابراز همدردي با كارگران و قربانيان كارخانه ي پوشاك بنگلادش حمايت و همبستگي و پشتيباني خود را از كارگران بنگلادش به خصوص از تظاهرات اخير آنان در داكا اعلام مي دارد و هر گونه سركوب ، تهديد و خشونت را در هر شكلي كه عليه آنان باشد محكوم مي نمايد و اعلام مي دارد كه تنها با گسترده ترين مبارزات  و با اتحاد و تشكل هاي مستقل مي توان درسي فراموش نشدني به سرمايه داران و دولت هاي حامي آنان داد درس هايي كه نواي دلنشين آن اينك از خيابان هاي آتن، مادريد ، نيويورك ، ليسبون و رم و... به گوش مي رسد. مسلما در اين كارزار جهاني ، كارگران به جز زنجير هاي خود چيزي براي از دست دادن ندارند اما جهاني را به دست خواهند آورد.
آذر 1391
کانون مدافعان حقوق کارگر 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر