کارگران در ایران و شرایط جدید سیاسی!
به چه
دل بسته ای؟
به اینکه جنگ،آسان است؟
این سخن مقبول نیست
روزگار ما از آنچه می انگاشتی بدتر است
روزگار ما چنین است:
اگر ما کاری را مردانه انجام ندهیم معدومیم.
اگر نتوانیم کاری کنیم که هیچ کس از ما انتظار ندارد
از دست رفته ایم
دشمنان منتظرند
تا خسته شویم
هنگامی که نبرد در شدیدترین مرحله است
و جنگجویان در خسته ترین حال
جنگجویانی که خسته ترند
شکست خوردگان صحنه ی نبردند
به اینکه جنگ،آسان است؟
این سخن مقبول نیست
روزگار ما از آنچه می انگاشتی بدتر است
روزگار ما چنین است:
اگر ما کاری را مردانه انجام ندهیم معدومیم.
اگر نتوانیم کاری کنیم که هیچ کس از ما انتظار ندارد
از دست رفته ایم
دشمنان منتظرند
تا خسته شویم
هنگامی که نبرد در شدیدترین مرحله است
و جنگجویان در خسته ترین حال
جنگجویانی که خسته ترند
شکست خوردگان صحنه ی نبردند
)برتولت برشت(
گزارش زیر از
کارگران ایران خود رو به خارج از کشور رسیده است.
گزارش کارگران
فلزکار ایران خودرویی
{از یک ماه
به این طرف و از هم اکنون خطوط تولیدی بهتر و منظم تر کارمی کندو تولید افزایش
یافته و خبر مهم این هفته خط ال نود شروع بکار خواهد کرد، که نشانه برداشته شدن
تحریم ها می باشد.و این یعنی که فشار کار بیشتر و مثل قبل که نمی توانستیم سرمان
را بخارانیم خواهد شد.خط تولید وانت پیکان را که 2 شیفت کرده بودند 1 شیفت کردند و
کارگران آن شیفت را به ال نود اضافه کردند.
با رفتن نجم
الدین از مدیریت ایران خودرو و آمدن مدیر جدید مقداری از اختلاسهای مدیران ارشد
نجم الدین مشخص شد.یکی اینکه قطعات خودرو را در 2 ماشین سنگین جا ساز کرده و در
میدان شوش فروخته اند که در تلویزیون نشان دادند. دوم اینکه تعاونی خاص که برای
بازنشستگی کارگران ایران خودرو درست شده و عضویت در آن اجباری است اختلاسی در آن
صورت گرفته و پولش نیست. به همین خاطر قبلا از ما 5000 تومان کسر می کردند برای حق
عضویت حالا 30 هزار تومان کسر می شود برای جایگزینی پولهای اختلاس شده.}
این گزارش حکایت ازتحرک جدید در شریانهای
منبسط شده سرمایه داران و بنا بر آن، تحول
و تغییر در مدیریت شرکت ایران خودرو و نیز در خط تولید و افزایش تولیدات،
دربزرگترین و یکی از مدرن ترین کارخانه های ماشین سازی منطقه خاورمیانه را دارد.
این گزارش می گوید که نشانه های برداشتن تحریم ها که از طریق دولتهای امپریالیستی
بر کشور ایران اعمال شده بود خود را نشان می دهد، ولی همه به خوبی آگاهیم که
گذاشتن هر تحریمی و یا حتی با برداشته شدن این تحریم ها که نشان از ساخت و پاخت
دولتهای درگیر در تحریم در پشت در های بسته بدون هیچگونه در نظر داشتن توده وسیع
کارگران و زحمتکشان و منافع آنها در هر نقطه از جهان می باشد. این تنها جنگ و چانه زنی منافع در بین دولتهاست یعنی دولت جمهوری اسلامی با دول امپریالیستی بنابر
این نصیب کارگران از برداشتن تحریم ها نیز فشار بیشتر، استرس بیشتر یعنی کار و
تولید بیشتر و دستمزد ثابت و یا کمتر می باشد تا
دو باره سود افزایش یافته و تولیدات داخلی و وطنی بتوانند هرچه بیشتر جیب
سرمایه داران وطنی را پر نمایند با
مرغوبیت بیشتر و قیمت ارزانتر که معنی آن کمترشدن
هزینه تولید یعنی بازهم زدن از دستمزد ناچیز کارگران تا بتوانند با محصولات خارجی
در بازار داخلی و بازارهای منطقه ای و غیره رقابت کنند.
این
واقعیت حکایت از یک مسئله بنیادی و واقعی در سیستم استثماری سرمایه داری، سیستمی
که بر کار مزدوری کارگر، بر کالا شدن نیروی کار تولید کننده یعنی کارگر، مالکیت
خصوصی یک عده به نام سرمایه دار یعنی یک عده مفتخور و انگل که زندگی شان بر اساس
سود ناشی از ارزش افزوده نیروی کار کارگر تأمین می شود، با شرکت های سهامی خصوصی اساسا چند ملیتی و یا
دولتی و یا دولت با مشارکت سرمایه داران خصوصی بنیاد نهاده شده است، دارد. و آن
اینکه در این سیستم هر اتفاقی بی افتد، کارگر اولین قربانی اش می باشد. درمواقع بروزهر
گونه بحر ان اقتصادی و یا مثلا تحریم کشوری مانند ایران به وسیله دولتهای غربی (
امپریالیستها) ، بر اثر اختلافات ایجاد
شده بین دولت های سرمایه داران ( بر اساس منافع سرمایه داران درون پایه های
سیستماتیزه شده این دولت های در گیر و نه مردم زحمتکش اسیر وتحت استثمار و ستم
وابسته به این دولت ها)، کارخانه ها و مؤسسات تولید کالا و خدمات کمتر کار می کنند
و یا بطور کلی بسته می شوند و این یعنی افزایش فشار بر کارگران شاغل، یعنی کمتر
شدن دستمزد ها و بهره بری از کار مجانی کارگران بیشتر یعنی افزایش بیکاری و حجیم
شدن ارتش ذخیره کار برای سرمایه داران به منظور پایین نگه داشتن دستمزد برای دوران
رونق اقتصادی و نیز کارگران شاغل یعنی افزایش فقر و نداری یعنی افزایش فحشاء و
اعتیاد یعنی افزایش کودکان خیابانی و کودکان کارو در نهایت افزایش مرگ و میر در
میان خانوادهای کارگری و زحمتکشان، و در زمان رونق نیز یعنی افزایش تولید و ایجاد
بازار های جدید، و سرازیر شدن ارتش ذخیره
کار به سمت بازار کار یعنی افزایش سود سرمایه دار، یعنی افزایش فشار تولید بیشتر
بر گرده طبقۀ کارگر، این ها مثالی را تکرار می کنند، کارگر در نظام سرمایه
داری" بره ای است که هم در عزا و هم در عروسی سر بریده می شود".
این است که طبقه کارگر اگر خواهان یک زندگی
مرفه و تأمین شده و فشار و استرس کمتر در زندگی و کار هست، فقط یک راه دارد و آنهم
باور به نیروی طبقاتی خویش، شدت دادن به مبارزه بر علیه سرمایه داران بعنوان یک
طبقه اجتماعی ودرک این مسئله که دولت بعنوان نیروی سرکوبگر و برنامه ریز و مجری
قوانین جامعه استثماری سرمایه داری و کلا دیکتاتوری سرمایه داران بر علیه کارگران
و زحمتکشان می باشد. برای پیشبُرد چنین مبارزه ای که یک مبارزه طبقاتی و بنا بر
این سیاسی است، طبقه کارگر محتاج به داشتن تشکلات توده ای طبقاتی از قبیل اتحادیه،
سندیکا،کمیتۀ کارخانه و محل زندگی ، شورا و بویژه حزب سیاسی خویش می باشد. چنین
تشکلاتی را در جامعه ای مثل ایران، با درسگیری از تاریخچه وتجربه مبارزه طبقاتی این صد ساله اخیر طبقه کارگر در
ایران و بویژه همین سی و پنج سال حکومت رژیم سرمایه داری اسلامی ایران که بر مبنای
دیکتاتوری و سرکوب، زندان و اعدام و کشتار در خیابان و کارخانه ها از کارگران و
زحمتکشان آگاه و نیز هر کس که مخالف با
سیاست های سود پرستانه و جنایتکارانه اش بوده، نهاده شده است، نمی توان فقط در یک
مبارزه علنی و غیر مخفی ایجاد کرد. مخصوصا حزب کارگران آگاه که برای پیشبرد مبارزه
طبقاتی طبقه کارگر لازم و ضروری است، به هیچ عنوان نمی توان به مبارزات علنی دل
سپُرد. پس بر فعالین کارگری و سوسیالیست درون طبقه کارگر است که دست به یک مبارزه
غیر علنی و مخفی در کنار مبارزات جاری بزنند، تا بتوانند تشکلات توده ای طبقاتی
متکی به نیروی کارگران، بدون دخالت سرمایه داران و نیروهای دولتی و احزاب بورژوائی
حکومتی و غیر حکومتی را بر پا نمایند. تا اینکه بویژه حزب کارگران آگاه را با یک
برنامه، سیاست و استراتژی کارگری ایجاد کنند تا بتوانند و قادر گردند، در برابر
نیروهای ایدئولوژيک و سرکوبگر متعلق به طبقه سرمایه دار یعنی دولت و قوانین و
قواعد انسان ستیزانه جامعۀ سرمایه داری ایستادگی کرده و آنها را از تهاجم باز
داشته و زمینه را برای در پیش گرفتن یک سیاست تعرضی یعنی اصل و مبنای سیاست پرولتری را فراهم آورده و با
گسترش مبارزه و تعمیق آن و توسعه تشکلات خویش و از بهم پیوستن آنها و بویژه کمیته های انقلابی و سرخ کارخانه
و محل زندگی حزب خودشان را بوجود آورند. و
مبارزه ای همه جانیه را در تمامی اشکال آن با توجه به توازُن نیروی طبقاتی خود در
برابر سرمایه داران، یعنی نیروهای
سازمانیافته سرکوبگر و افشاگری نیروهای اشاعه دهنده خرافات و توهم در جامعه یعنی مبلغان تضادهای مذهبی و قومی اعم از مساجد و
رادیو و تلویزیونها و مطبوعات، قوای مقننه و قضائیه شان و آمادگی خویش، برای ایجاد
یک جامعه بدون استثمار و کار مزدوری یعنی بدون مالکیت خصوصی اوج داده و با یک
انقلاب اجتماعی مسلحانه و قیام مسلحانه توده ای که نتیجه آن در هم شکستن دولت
کنونی و ایجاد دولت کارگران و زحمتکشان یعنی دیکتاتوری طبقاتی انقلابی کارگران که
در شکل شوراها و یا در اشکال کشف نشده تا
کنون می باشد به عمل در آورند. با این روند رهائی خود و جامعه را تضمین نمایند تا دیگر نه بره ای باشند که در
عزا سربریده شده و نه گوشتی برای روزهای خوش سرمایه داران.
آری، رفقای کارگر، تمام تاریخ مبارزۀ طبقاتی
طبقه کارگر در سطح جهان و نیز کشوری که
بوسیله پیشاهنگان و آموزگاران ما کارگران جمع بندی شده و به صورت نوشته برای ما به یادگار
گذاشته شده و نیز مبارزات همین الآن جاری
این را به ما گوش زد می کنند که
هیچ امیدی و باوری نباید به طبقه
سرمایه دار و اعوان و انصار دولتی و غیر دولتی آن داشته باشیم. راه رهائی طبقه کارگر و جامعه اساسا در ایجاد و توسعه و
توده ای کردن حزب طبقه کارگر و ایجاد
همبستگی طبقاتی جهانی این طبقه و انقلاب
قهرآمیز کمونیستی نه فقط در سطح ملی بلکه
در سطح بین المللی هم، می باشد.
به
باورمن، ما کارگران زن و مرد، پیر و جوان، متولد شده در مرزهایی که کشورشان می نامند و آنهائی که متولد
شده در چند قدم دورتر و یا نزدیکتر از مرزهای کشیده بوسیله همین سرمایه داران،
کارگران ماهر و غیر ماهر، کارگران شاغل و بیکار شده، کارگران با مذاهب گوناگون و
بدون مذهب، یک چیز روشن باشد . آن اینکه، باید بدانیم که راه رهائی یافتن ما ایجاد
تشکلات توده ای طبقاتی - صنفی سیاسی و و بویژه حزب طبقاتی و انقلابی یعنی حزبی که اساسا بوسیله ما کارگران آگاه و
کمونیست و برای دفاع از منافع ما طبقۀ کارگر
و در پی آن جامعه در برابر طبقۀ
سرمایه دار چه داخلی و چه خارجی که امروزه
بیش ازهر زمان دیگری، در هم تنیده شده و خود را در یک نظام ارگانیک شده با
هم یعنی امپریالیسم نشان می دهد می باشد. راه نجات در مبارزه و بدست خود ماست. لازم و ضروری است، بدانیم، سرنگونی و در هم شکستن دولتهایی که با اشکال
مختلف، ولی با محتوای یکسان یعنی سرکوبگر و جنگ طلب که سعی در متوقف شدن و سرکوب
مبارزه ما کارگران دارند تنها با پیشبُرد یک مبارزه طولانی و سخت طبقاتی است که می
باید هزینه آنرا تقبل نمائیم، تا بتوانیم این مبارزات همه جانیه و در سطوح گوناگون اقتصادی سیاسی و
تئوریک و ایدئولوژیک را با استفاده از
اشکال مختلف به پیش بریم. ما می دانیم که هیچ شکلی از مبارزه برای همیشه تقبیح شده
و نیز مقدس نیست، بلکه بر "اساس تحلیل مشخص از شرایط مشخص- لنین " ما
اشکال مبارزه چه اعتصابات، تظاهرات و چه سیاسی و نظامی رابر حسب شرایط عینی جامعه بویژه توازُن قوای
طبقاتی انتخاب می کنیم و به کار می بندیم و گر نه روزگارما، در موجودیت نظام
سرمایه داری امپریالیستی متأسفانه به
روشنائی نیست، بلکه با قرائن ودلائل واقعی
و غیر قابل انکار رو به تاریکی بیشتر است و عاقبت اسفناکی را می باید انتظار
بکشیم. به منطقه و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم، لحظه ای
اندیشه کنیم، آیا غیر از این می بینیم؟ و
اما، با اطمینان می گویم، ما می توانیم و قادریم که این چرخ را برگرداینم. شرط
آن باور به نیروی طبقاتیمان، متحد شدن،
متشکل و متحزب شدن کمونیستی مان است، می توانیم، بگوئیم دیگر بس است!
حمید قربانی
24-اکتبر 2013
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر