دستگیری
و حبس های سنگین برای فعالین کارگری نشان از وحشت حاکمیت سرمایه داری از انقلاب آلترناتیو
کارگری
در پی بر پا شدن خیمه شب
بازی شو انتخاباتی حسن کلید در انحراف افکار عمومی از انقلاب و تشدید بحران
،ساختار سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی و به بن بست رسیدن سیاسی جمهوری اسلامی و هم چنین
افزایش قدرت حاکمان نظامی،روحانی برای تقسیم قدرت و ثروت و انزوای شدید جهانی در
نتیجه اوج و گسترش مبارزه و نقش حیاتی احزاب ،متشکل ها و پیشروان کارگری در
سازماندهی و ارتقاء اگاهی و تشکل طبقاتی انان به عنوان ستون اصلی مبارزات انقلابی،
کمونیستی،و ترکیب جنبش خود بخودی با جنبش اگاهانه
و همبستگی سراسری خانواده 50 میلیونی کارگران ،پاسداران و حافظان بهره کشی طبقه سرمایه دار در وحشت از
انقلاب کارگری با سرکوب تشکلها و
اعتصابات، دستگیری فعالین کارگری را تشدید کرده اند حکومت جمهوری اسلامی به
عنوان حافظ نظام سرمایه داری وابسته و انگلی ایران در مباشرت و نوکری سیاست های
چند ملیتی در حوزه های ماشین سازی ،الکترونیک ،موبایل ،و بهره کشی از طبقه 7/12میلیونی
کارگران ایران می باشد این رژیم علی رغم لگد پرانی های عوامفریبانه و ژست های
پوپولیستی به اصطلاح ابتکاری با پیاده کردن سیاست های ارتجاعی وغارتگرانه و دیکته
شده نهادهای جهانی مانند صندوق بین المللی پول در مورد قراردادهای سفید امضاء
،نداشتن امنیت شغلی ،برداشتن گمرکات مرزی، واردات کالاهای بنجل و نابودی تولیدات
داخلی به بهای بیکاری میلیونی و خصوصی سازی
یا خودمانی سازی کلیه عرصه های تولید ،خدمات و بهداشت و درمان ،آموزش و تحصیلات و
تبدیل این حوزه ها به کیسه پول برای طبقه
ثروت و قدرت و برداشتن یارانه ها وبا دست درازی به تمام دست آوردهای مبارزاتی
کارگران وبا ،نابودی قوانین حمایتی،تامین اجتماعی و هم چنین با فساد و چپاول هزار
میلیاردی ثروت های عمومی ،ثروتمندترین کشور جهان را با داشتن نفت و گاز و معدن های
طبیعی بسیار(80 درصد مردم زیر خط فقر به بالاترین آمار بیکاری،فحشا،اعتیاد ،تورم،
تن فروشی و خفقان و سرکوب و بی آیندگی) در دنیا تبدیل کرده است .طبقه کارگر ایران
در مقابل رژیم دردمنشانه طبقه و دولت سرمایه داری هسته ای به بهای فلاکت و گرسنگی
خانواده 50 میلیونی اش با اعتراضات متعدد
خود مانند نیشکر هفت تپه ، فولاد اهواز پلی اکلیل اصفهان ، روغن نباتی قو ، ایران
خودرو تهران و تراکتور سازی تبریز دست به مبارزه و مَقاومت زده و پیش از پیش بر
اتحاد و همبستگی خود افزوده است. جمهوری اسلامی در ترس از اتحاد طبقاتی و سراسری
شدن مبارزات با سرکوب اعتصابات و دستگیری های گسترده مبارزین کارگری و دادن حکم های
سنگین تلاش می کند روند رو به رشد آگاهی و تشکل طبقاتی را نابود کرده و از رسیدن
کارگران به آزادی و برابری و نجات کل جامعه جلو گیری کند. تاریخ انقلابات و
مبارزات عدالت طلبانه کارگران جهان و کارگران ایران نشان می دهد در مقابل استبداد
و بهره کشی و اتحاد طبقات بهرکش تنها سلاح رهایی آگاهی طبقاتی در حزب سیاسی و
اتحادیه ها و شوراهای سراسری به عنوان سه تشکل جدایی ناپذیر تحقق مطالبات طبقاتی کارگران و مبارزین و مقاومت
آنان می باشد. طبقه کارگر فقط با همبستگی طبقاتی در این تشکل ها می تواند از
پراکندگی و تشدد و دنباله روی نجات پیدا
کند و برای رسیدن به این هدف طبقاتی همدلی و نزدیکی وبا مباحثه تئوریک و فکری تشکل
های گوناگون کارگری و رسیدن به برنامه مشترک رهایی در جریان سازماندهی اشکال
گوناگون مبارزاتی کارگران بر اساس خواسته
هایشان در این تشکل ها می باشد. به نظر در شرایط کنونی به دور از فرقه گرایی و
دنباله روی از حرکات خود به خودی و اتحاد روی خواسته های فوری مانند تدوین قانون
کار مترقی دستمزدهای متناسب با تورم ،برچیدن حراست و بسیج کارخانجات ،حق
تشکل،اعتراض و داشتن اتحادیه ها و حزب سیاسی
کارگران به عنوان دو ستون موازی درهدایت مبارزات کارگری از اهمیت اساسی
برخوردار می باشد. در این راستا تمام پیشروان طبقه کارگر باید محل کار و زندگی
کارگران را به عرصه سیاست های تبلیغی و ترویجی و سازمانگرانه خود تبدیل کنند طبقه
کارگر ایران با گنجینه ای از بهترین تجربیات انقلابی در تشکیل احزاب مانند سوسیالیسم،
عدالت و حزب کمونیسم و فراکسیون های سراسری مانند
شوراهای متحد کارگری با شرکت صد ها
اتحادیه ها و سندیکاها و عضویت در فدراسیون جهانی و از همه مهمتر داشتن 160
شورای کارگری در موسسات بزرگ کارگری مانند
نفت،ماشین سازی و پترو شیمی به عنوان بنیان حکومت کارگری در انقلاب 57 می باشد. که توشه و تجربه گران قیمتی برای هدایت مبارزه طبقاتی و حاکمیت دمکراتیک و شورایی خودشان می باشد که
در شرایط کنونی باید از آن استفاده شود.
که چاره کارگران
وحدت و تشکیلات است.
محمد جراحی .شاهرخ زمانی.خالد حردانی.کهندل .ناصح یوسفی.اسماعیل
فتاحی.بهنام ابراهیم زاده.افشین حیرتیان.میثاق یزدان نژاد.محمد امیرخیزی.ایرج
مصداقی.محمد نظری.محمد علی منصوری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر