۱۳۹۰ آبان ۴, چهارشنبه

شریعت، تضمینی برای سلطه ی امپریالیستی


 شریعت، تضمینی برای سلطه ی امپریالیستی! سینا احمدی
اخبار دستگیری و قتل قذافی بمراتب کامل تر از یافتن و قتل بن لادن در اختیار عموم قرار گرفت. بن لادن مستقیماً بدست ماموران آمریکایی و قذافی بدست نیروهای اجیر و تحت حمایت ناتو بقتل رسید. نیروهای موسوم به «شورشی» و «انقلابی»!! تحت رهبری ناتو در میان زوزه های «الله اکبر»، قذافی زخمی ولی زنده را اسیر کرده، شلوار از پایش درآورده، زیر لگد بقتل رسانیدند. قذافی خود جنایتکاری از قماش قاتلین اش بود. اما تشابه شیوه ی برخورد قاتلین او با نحوه ی برخورد ماموران حزب الهی جمهوری اسلامی ایران، انکار ناپذیر است. تجاوز جنسی در میان زوزه های «الله اکبر» و قتل توام با شکنجه، شیوه ی عمل نیروهای اسلامی است.
شعار «الله اکبر» بنیادگرایان اسلامی هر چه نباشد، رسماً و بوضوح اعلام فرودستی زنان است. اینگونه است که مصطفی عبدالجلیل، رئیس شورای ملی انتقالی در نطق اعلام پیروزی بر قذافی، زنان را رسماً بعنوان کنیز به نیروهای «انقلابی»! تحت رهبری ناتو، هدیه می کند. وی می گوید: « ما بعنوان کشوری اسلامی، شریعت اسلام را منبع اصلی قانونگزاری میدانیم. بنابراین هر قانونی که اصول اسلام را نقض کند از نظر قانونی باطل است. می خواهم مثالی بزنم. مثلاً قانون ازدواج و طلاق که چند همسری را ممنوع کرده، این قانون خلاف شریعت اسلامی است و باید لغو شود...». شباهت عمل این کارگزاران غیر قابل انکار امپریالیست ها و نیروهای تحت رهبری آیت الله خمینی ظاهراً ضد امپریالیست در اولین گام های شان بعداز گرفتن قدرت، قابل تعمق و تامل است.
رئیس شورای ملی انتقالی لیبی چنان خودنمایانه و پروقاحت از امتیاز ارتجاعی شریعت برای مردان عقب مانده، دم میزند، گوئی حکومت قذافی در این زمینه چیزی از این دارو دسته ی جدید کم داشته است. مصطفی عبدالجلیل فراموش کرده است همین چندی پیش در بحبوحه ی کمک های امپریالیست ها به دار و دسته ی او در جنگ ارتجاعی شان علیه قذافی مرتجع، نیروهای قذافی طبق عادت به شکلی گروهی به ایمان العبیدی تجاوز کردند و وقتی این زن اقدام به افشاء آنها نمود، نیروهای قذافی او را دستگیر کرده و او را دیوانه نامیدند. هنگامیکه نهایتاً ایمان العبیدی موفق شد از طریق تونس به قطر گریخته، تقاضای پناهندگی بنماید، حکام قطر که ایضاً کارگزار امپریالیست ها هستند، با کمال خونسردی او را به لیبی برگردانیده تحویل حکومت قذافی دادند.
وقتی نیروهای اسلامی تحت حمایت ارتش آمریکائی مصر، بعداز سقوط مبارک به تجمع زنان در میدان التحریر قاهره در هشت مارس، روز جهانی زن، حمله کرده و ارتش به تست بکارت دستگیر شدگان پرداخت، هنوز بسیاری از نیروهای سیاسی مشغول حل و فصل معادلات باصطلاح «بزرگ» بهار عربی بودند. علیرغم محکوم کردن این یورش ارتجاعی توسط سازمان هائی نظیر سازمان زنان هشت مارس ایرانی ـ افغانستانی، حرکت و جنبشی قابل توجه در حمایت از زنان مصری براه نیافتاد. این کوتاهی بدلیل ندیدن نقش عظیم زنان برای متحول کردن دنیای کنونی است. همچنین بدلیل آنست که در اوضاع بحرانی کنونی، بخش بزرگی از نیروهای سیاسی نمی توانند وحدت پایه ئی نیروهای امپریالیستی و مرتجعین بومی، بویژه بنیادگرایان اسلامی را درک کرده علیه این دو پوسیده تاریخی مبارزه بنمایند.
جهان شدیداً ادغام شده است. آنچه که امروز در لیبی و تونس و مصر میگذرد، بازتاب اوضاع عمومی جهان است. جهانی امپریالیستی و غرقه در بحران انباشت سودآور سرمایه. در جهان موجود، رقابت افسار گسیخته ی قدرت های بزرگ در تصاحب حیطه های نفوذ رقبا، در چارچوبه ی سیاسی نسبتاً معینی در جریان است. از یکطرف این قدرت ها تحت لوای حمایت از حقوق بشر و اشاعه ی دمکراسی پارلمانی بورژوائی به جان کارگزاران و دوستان سابق خود افتاده، جنگ و گردنکشی ارتجاعی خود را مبارزه علیه دیکتاتورها می نامند و از طرف دیگر هر چه وسیعتر به نیروهای مرتجع بنیادگرا، میدان و امکانات میدهند تا بر مقاومت عادلانه ی مردم جهان علیه غارتگری و استعمار امپریالیستی سوار شده، تحت لوای دفاع از منافع ملی و هویت بومی، مبارزات مردم را بطرق مختلف، منجمله و عمدتاً از طریق تحمیق مذهبی، چند پاره و عقیم سازند. این ها، دو پوسیده تاریخی هستند که علیرغم  نمایشات و درگیری های شان، با کمک یکدیگر سیستم جهانی امپریالیستی را شکل میدهند. در این اوضاع بهمریخته، زنان در سراسر جهان در پائین ترین رده ها قرار داشته و بطور عینی، موقعیت رادیکال تری برای رو در روئی با این پوسیدگان تاریخی دارند. بهمین دلیل است که مرتجعین کارگزار سیستم امپریالیستی برای غلبه بر مقاومت مردم، سرکوب زنان و تحکیم فرودستی آنان را بعنوان نخستین گام در برنامه های ارتجاعی خود قرار میدهند.
فعالان خیزش قهرمانانه مردم ایران علیه نظام جمهوری اسلامی بعداز حوادث انتخابات، لازم است بار دیگر به جمعبندی از نقش و مسئولیت خود در قبال شعار مورد علاقه ی موسوی و کروبی، شعار «الله اکبر» و جمهوری اسلامی مورد نظر آنها، بنشینند. لازم است مجدداً نگاهی شود به حملات افسارگسیخته ی حکومت اسلامی ایران علیه زنان. نگاهی شود به آنچه امروز تحت رهبری امپریالیست ها بر سر دیگر مردم جهان می آید. تا بعینه دیده و درک شود چگونه مرتجعین با فرودست نمودن زنان قادر میشوند پوست از گرده  مجموعه ی مردم بکشند. خاموش نباید نشست. بعنوان گامی اولیه به خیابان ها بیائیم، با تظاهرات و تحصن، باعتراض علیه وقاحت رئیس شورای ملی انتقالی لیبی بلند شویم. توهین به زنان لیبی فقط مشکل زنان لیبی یا زنان جهان بطور کلی نیست. برخورد به آزادی زنان یکی از مهمترین معیارهای آزادی خواهی است.
سینا احمدی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر