۱۳۹۱ شهریور ۲۶, یکشنبه

سازماندهی اعتراضات پراکنده کارگران برای ایجاد جنبش کارگری ضروری است ( بخش ششم و پایانی)


سازماندهی اعتراضات پراکنده کارگران برای ایجاد جنبش کارگری ضروری است ( بخش ششم و پایانی(

سرمایه داری نظامی است که در طی قرون گذشته توانسته است نهادهای سیاسی ، نظامی و اجتماعی خود را در جامعه استوار کرده و بدین طریق ضمن استفاده از فشار دولت و سرمایه اش و با بخدمت گرفتن دانش و علوم ، جنبشهای کارگری و دموکراتیک را تضعیف نموده و یا آنرا بسود خود به انحراف بکشاند . سرمایه داری در ایران نیز با سابقه حدود یک قرن اگرچه همواره تلاش کرده از الگوی غربی استفاده کرده و نظام خود را استوار نگاه دارد ، اما بیشتر با تکیه بر دیکتاتوری محض و سرکوب شدید توانسته تا سالها خود را تثبیت کند . از سال ۵۷ نیز حکومت با دگرگونی در اقشار طبقه سرمایه دار با تکیه بر مذهب و با ایجاد گروههای فشار سپاه ، بسیج و لباس شخصی در صدد بوده و هست تا هر حرکتی را در نطفه خفه نماید . در طرف مقابل روشنفکران گروههای دموکرات و چپ قرار دارند که اکثریت مطلق آنها تنها با تکیه بر روبنای روشهای سنتی گذشته و تلفیق نمونه غربی به تاسیس سازمان و حزب سیاسی مشغولند ، درحالیکه برخلاف همان روشها کار عمیق درون جنبشهای دموکراتیک و کارگری را فراموش کرده اند ! طبقه کارگر نیز جز در مقاطعی که نقش توده و بدنه سرباز را برای گروههای سیاسی بعهده داشتند ، در بیشتر سالهای دیگر بخود واگذار شدند تا راه حل مشکل مبارزه طبقاتی را خود پیدا کنند و در این میان تنها معدودی از فعالین کارگری و روشنفکران چپ یار و یاور آنها بوده اند . ایجاد نهادهای قدرتمند کارگری در داخل کشور بعنوان تنها آلترناتیو ، ضرورتی است که می تواند مقابل نهادهای موجود طبقه سرمایه دار ایستاده و بکمک سایر جنبشهای دموکراتیک آنها را متلاشی کند و این امر تنها از پس سازماندهی اعتراضات پراکنده کارگران ممکن می گردد

تاریخ گذشته جنبشهای کارگری ، جنبشهای دموکراتیک و حتی تاریخ گذشته دگرگونی در طبقه حاکم از طریق کودتای نظامی و یا اصلاحات بیانگر این واقعیت است که نظام سرمایه داری با دگرگونی و تغییر اقشار در حاکمیت ، سلطه سیاسی و نظامی و اجتماعی خود رامجددا در جامعه حاکم می نماید . تنها زمانی دگرگونی کیفی در کشوری ممکن می گردد ، که نهادهای قدرتمند کارگری ایجاد شده و توانسته باشند حزبی را تاسیس کنند که اکثریت طبقه کارگر را براساس نیازهای خود و برضد طبقه سرمایه دار بحرکت درآورده باشد و در آن زمان نیز قادر خواهد گشت که با سایر نیروهای دموکراتیک جامعه متحد شده و رژیم حاکم را سرنگون سازد . ساده اندیشی است که با تظاهرات پراکنده خیابانی و یا حتی تظاهرات متمرکز و مستمر خیابانی بدون آنکه نهادهای قدرتمند کارگری و دموکراتیک ایجاد شده و قادر به کنترل حرکت مخالف نظام باشد ، به تغییر جامعه و حتی دموکراسی رسید . تجربه جنبش دموکراتیک سال ۵۷ ایران که همراه اعتصابات گسترده کارگران نیز همراه بود ، تجربه جنبش سبز در سالهای ۸۸ و ۸۹ در ایران و تجربه جنبشهای عربی همگی مبنی بر تثبیت نظامهای سرمایه داری با شکل جدید است ، بدون آنکه حتی دموکراسی نیم بند غربی ایجاد گردد . کودتاهای متعددی که عمدتا در بعضی از کشورهای آسیای شرقی ، آفریقایی و آمریکای جنوبی چه با جنگهای مسلحانه و چه از طریق اصلاحات اقشار بالای حاکمه صورت گرفت ، اکثرا به دیکتاتوری خشن تری تبدیل گشته و مبارزه را برای جنبشهای کارگری و دموکراتیک سخت تر نمود . طبیعی است که قدرتهای بزرگ غربی و شرقی که این سالها خود را مدعی حمایت از دموکراسی در کشورهای جهان سومی می نامند ، تنها از نیروهایی مخالف یک نظام دیکتاتوری حمایت می کنند که نتیجه نهایی بسود تجارت جهانی آنها باشد وگرنه آنها در صورت ایجاد جنبش قدرتمند کارگری در هر کشوری با طبقه حاکم مستقر متحد خواهند گشت
 
تردیدی نیست دانش مبارزاتی که توسط مارکس پایه گذاری گردید ، باوجود تغییرات انحرافی که پس از انقلاب در کشورهای سوسیالیستی پدید آمد ، همچنان چراغ راه آینده کارگران برای رسیدن به سوسیالیسم است . آنچه از تاریخ مبارزاتی باید فراگرفته شود ، عدم تکرار اشتباهات چه از نظر رهبری و سازماندهی طبقه کارگر و چه از نظر گزیدن تاکتیکهای مبارزاتی است . اکثریت مطلق گروههای چپ بخصوص در خارج کشور تنها از سر هرمی متشکل از تعداد محدودی از سیاسیون گذشته تشکیل شده و به بدنه کوچک غیرارگانیکی متصل هستند که تنها به افزایش محدود کمی دلخوش کرده اند . رهبریت این گروهها بهیچوجه حاضر نیستند برخلاف تاکید بر سانترالیسم دموکراتیک از مرکزیت گروه محدود خود پایین آمده و تنها گاهی تعدادی از آنها برای بدست آوردن رهبری به تاسیس گروه دیگری با نام مشابه دست می زنند ، اما اکثریت آنها بکار درون طبقه کارگر کمتر باور دارند . طبیعی است که دوری از کشور تاثیر بسزایی در تعیین استراتژی و تاکتیکهای فعلی آنها داشته و ناچارا آنها را بسمت فعالیتهای دموکراتیک می کشاند ، گرچه بعضی از آنها که از سال ۵۷ بدامن حکومت در غلتیده و دیگر نمی توان به آنها چپ خطاب کرد همچنان راه گذشته را رفته و بنحوی با بخشی از اصلاح طلبان و یا گروههای دیگر برای گرفتن نقشی در حکومت آینده حتی بکمک قدرتهای بزرگ تلاش دارند . بخشی دیگر از این گروههای چپ که همچنان شعار سوسیالیسم و طبقه کارگر را حفظ کرده اند ، بدلیل نقش نداشتن در سازماندهی کارگران ، تلاش دارند کار سخت فعالین کارگری داخل کشور را زیرکانه و با استفاده غلط از تئوری بجا مانده از مبارزات پیشین کشورهای دیگر ، زیر سوال برده و راه حلهای غیرواقعی خود را جانشین پراتیک آنها نمایند . گروههایی هم هستند که فعالیت خود را در سازماندهی فعالین کارگری و کارگران متمرکز نموده و تلاش دارند تا راه حل صحیح را برای اینکار پیدا کنند و متاسفانه آنها نیز گاهی بدلایل مختلف به کنکاش با یکدیگر پرداخته و از توان همدیگر می کاهند .           
طبیعی است که شیوه مبارزه کارگران در مقابل کارفرمایان و طبقه سرمایه دار متفاوت و متنوع است و تنها در پراتیک است که این شیوه ها اصلاح شده و تاکتیکها بر استراتژی نهایی سوسیالیسم منطبق می گردند . بیش از یک قرن مبارزه به کارگران آگاه فهمانده که مبارزات صنفی محتمل ترین راه حل برای کشاندن کارگران در مبارزه با سرمایه داران و کارفرمای اصلی یعنی دولت است و لذا در گذشته بجز در مقاطعی محدود ، بیشترین فعالیت آگاهان کارگری حول ایجاد سندیکا و اصناف مستقل برای گرفتن حقوق ابتدایی و اقتصادی کارگران دور می زده است . اما بدلیل اختناق و سرکوب شدید حکومتهای مستقر ، هیچگاه سندیکای مستقل ایجاد شده ، نتوانست به حیات خود ادامه دهد تا بتواند مبارزات صنفی را به مبارزات سیاسی بیشتر بکشاند و بهمین دلیل بیشترین انتقاد گروههای چپ نیز بر محور بی فایده بودن مبارزات صنفی  است ، بدون آنکه یادشان بیاید که مبارزات بسبک آنها نیز همواره پس از سرکوب متلاشی شده است . تنها شعار دادن در مورد کمونیسم و رهبری طبقه کارگر که نه کسی را کمونیست کرده و نه رهبری کارگری ایجاد می گردد و آنهائیکه خود را کمونیست دانسته و بدون مادیت بخشیدن به این شعارها گمان می برند با تعداد محدودی حزب طبقه کارگر را ساخته اند ، در وهم و خواب خوش خارج کشوری بسر می برند . هیچکس منکر این نیست که مبارزات صنفی بخودی خود تغییری را در جامعه ایجاد نخواهد کرد و حتی بتدریج این گونه فعالیتها شکل مبارزاتی خود را از دست داده و اشکال رفرم را بخود می گیرند ؛ همچنانکه اشکال سندیکایی در کشورهای غربی در سازمان جهانی کار محدود شده و سلطه طبقاتی را نفی نمی کند ، اما تاریخ حاکیست که بخش وسیعی از مبارزات صنفی به مبارزات سیاسی ارتقا یافته اند . 
در ۵ بخش گذشته موارد گوناگونی از وضعیت طبقه کارگر بحث گردید و اینکه با سازماندهی اعتراضات کارگری ، امکان تحقق خواسته های کارگران وجود داشته است . بخشی از کارگران توانستند حقوق عقب افتاده را دریافت کنند و بهترین نتیجه بدست آمده استخدام رسمی تعداد زیادی از کارگران پتروشیمی های بندر امام است که حتی منجر به بخشنامه دولت برای حذف پیمانکاران واسطه گردید . لذا همه اقشار و گروههایی که باور به سوسیالیسم داشته و عملی شدنش را در سازماندهی کارگران و رهبری آنها می پندارند ، باید آستین بالا زده و در اینکار بکوشند . طبیعی است که برخورد تئوریک منطبق بر واقعیات طبقه کارگر کشور ایران در رابطه با آنچه در جهان می گذرد ، لازمه رشد فعالیت انقلابیست ، اما درک ضرورت در اینستکه همچون تشکلات مستقل فعال در تلاش گسترش سازماندهی اعتراضات و اعتصابات کارگران باشند تا با ایجاد نهادهای قدرتمند به مقابله مستمر با دولت و سپس رژیم بپردازند . در داخل کشور هستند گروههای محفلی و مخفی که الویت آنها در حفظ نفرات محدود خود بوده و یا روشنفکرانی که با سرهم کردن نقل قولهای اندیشمندان گذشته و ذهنیت پراکنده خود گاهی بیانیه ، خبر و مقاله ای در مورد نقد سرمایه داری و سامان یابی طبقه کارگر به سایتها می فرستند ، تنها صفحاتی را سیاه کرده و هیچ دردی را از طبقه کارگر حل نمی کنند . استثماری که کارگران بلوچ و افغانی در کارگاههای جنوب کشور دچار آن بوده و با حداقل حقوق و بدون هیچ مزایایی به کارهای سنگین تن می دهند و این موضوع در بیشتر کارگاههای پروژه ای کشور دیده می شود ، بجای یک اعلامیه تبلیغاتی و یا مقاله ذهنی ، نیاز به فعالین آگاهی دارد که درد آنها را درک و به سازماندهی آنها بپردازد
 
نیروهای امنیتی که خطر اصلی را در سازماندهی کارگران می دانند با هوشیاری تمام بدنبال کارگران آگاه و فعالینی هستند که وجودشان را در ایجاد تشکل مستقل چه بصورت سندیکا و صنف و چه بصورت سایر نهادها صرف کرده اند و در این حرکت به انتقال دانش مبارزاتی نیز می پردازند . هیچگاه در اخبار ذکر نشده که نیروهای امنیتی به گروههای وابسته زرد کارگری همچون خانه های کارگر ، حزب اسلامی ، شورا ، یا انجمن اسلامی و مجامعی که خود ساخته اند ، یورش ببرند و اگر گاهی محدودیت تجمع و یا برگزاری روز اول ماه می برای آنها قائل می شوند ، تنها بدلیل ترسی است که از هرگونه تجمع و یا گرد آمدن کارگران دارند . نیروهای امنیتی به دولت و کارگزاران حکومت فهمانده اند که تشکیلات وابسته ، همواره برای کنترل کارگران و پیشبرد قوانین مصوب لازمند و هیچ نگرانی از حضور نمایندگان آنها حتی در مجلس ندارند . زمانی که یک نماینده زرد کارگری از ۸۰۰ تشکل صنفی طبعا غیر مستقل در خراسان صحبت می کند ، ابعاد برنامه ریزی تشکیلات وابسته برای زیر کنترل گرفتن کارگران و از سوی دیگر کم کاری برای ایجاد تشکلات مستقل کارگرانروشن می گردد . مسولی که از ۱۷۰،۰۰۰ تعاونی در کشور خبر می دهد ، بیان نمی دارد که چرا مشکل بیکاری و کمبود تولید داخلی حل نمی گردد ! سرحدیزاده مسول امنیتی و رییس سابق زندانهای کشور که بعنوان وزیر کار دولت موسوی بود ، دلیل نظارت و کنترل دولت بر قانون کار و رابطه کارفرما و کارگران را تایید خمینی نامیده و روشن می سازد که سرچشمه ی این  قانون ضد کارگری از کجا نشات گرفته است ، گرچه بازهم مسولی می گوید که اگر کارفرما حق اخراج نداشته باشد ، کارگر اغتشاشگر می گردد ! درعوض نماینده وابسته کارگری بیان می دارد که آنها بله قربان گوی دولت نیستند ، پس قانون کار با این همه تشکل صنفی چگونه تصویب شده است که حتی شرکتهای خارجی همچون دایلم کره جنوبی نیز بخشی از مرخصی و مزایا را در قراردادهای جدید کارگران حذف می کنند 
بحران بیکاری موجب شده اعتراضات پراکنده کارگران هر روز ابعاد وسیعتری گیرد ، چراکه همواره کارگاه و کارخانه ای در حال نیم تعطیل و یا بسته شدن است ، چراکه همواره تعدادی از کارفرمایان حقوق کارگران را پرداخت نمی کنند ، چراکه همواره قراردادهای موقت شفاهی و یکماهه بجای قرارداد مدت دار در حال افزایش است ، چراکه همواره زنان و کودکان با حقوق بسیار کمتر بکار مزدوری پرداخته و تحت آزار جنسی نیز هستند ، چراکه همواره بیمه بسیاری از کارگران یا برمبنای حداقل حقوق و یا اصلا پرداخت نمی شود ، چراکه همواره کشته و زخمی شدن کارگران بدلیل سوء استفاده کارفرمایان و نبود وسائل ایمنی در حال افزایش است ، چراکه همواره حداقل حقوق مصوب از یک سوم خط فقر پایینتر است ، چراکه همواره قانون کار مرتب بسود کارفرمایان و دولت و بضرر کارگران در حال تغییر است و چراهایی که پایان ندارند . اخبار همچنان حاکیست که تعطیلی کارخانه ها و اخراج کارگران ، معلمان ، پرستاران روزبروز ابعاد وسیعتری می گیرند ، محجوب دبیرکل خانه کارگر از اخراج ۱۰۰ هزار کارگر در سال پیش سخن می گوید و احتمالا این تعداد تنها مربوط به کارخانه هایی است که آمار آنها دردست این وابستگان زرد کارگری است و کارگران بیکار کارگاههای کوچک و بسیاری از محل کارهای شهرستانهای کوچکتر را شامل نمی گردد . در همین زمان وزیر کار شعار عدم بحران بیکاری در کشور را داده و مسول دیگری از ۵.۵ میلیون اشتغال تا سال ۹۴ خبر می دهد ، هرچند سایر مسولین این حرفها را غیر کارشناسانه و افسانه اعلام کرده و بیکاری در شهرهای مختلف را بحران بیکاری دانستند . اهمیت کارگران از نظر مسولین در این حد است که پس از ۹ ماه دادگاه نخستین جلسه متهم حادثه فولاد غدیر خم که به کشته شدن ۱۸ کارگر و آسیب دیدگی شدید ۵ نفر منجر گردید ، گرچه سالها پس از کشته شدن کارگران معادن هنوز تکلیف بازماندگان روشن نشده است !
   
در چند هفته اخیر تعطیلی و عدم دریافت حقوق کارگران کارخانه های پتروشیمی اصفهان ، آونگان ، قند اهواز ، سپهر دیزل ، احیای صنعت سنندج ، کنف کار گیلان ، معادن سنگ و برخی دیگر نیز اعلام شده است . قابل تاسف اینکه کارگران از ترس اخراج و عدم بازگشت بکار و بدلیل کمبود کار به مرخصی نمی روند ، اما بعضی از کارفرماها کارگران را به مرخصی اجباری می فرستند و سپس تعدادی از آنها را اخراج می کنند . یکی از آنها شرکت پیمانکاری کیسون است که بدلیل وابستگی به سپاه ، پروژه های بزرگی در داخل کشور گرفته و در خارج کشور از جمله ترکمنستان ، ونزوئلا و دیگر کشورها نیز پروژهای دیگری  در دست دارد . این شرکت  اخیرا ۲۰۰ کارگر خود را به مرخصی اجباری فرستاده و شاید برخی از آنها را اخراج کند که اعتصاب اخیر کارگران ناشی از این موضوع و بی حقوقی است . با استفاده از ماده ۹۰ قانون کار که کارگاههای زیر ۱۰ نفر را از شمول قانون خارج می کند ، استثمار شدید کودکان کار و زنان با حقوق بمراتب پایینتر از حداقل حقوق برقرار و حتی آنها را به کارهای سنگین وا می دارند و این موضوع برای کارگران بسیاری از کارگاهها و واحدهای بزرگتر نیز جریان دارد . بدلیل اصلاح قانون کار قراردادهای بیشتر از یکماه باید کتبی باشد و کارگران که از ترس بیکاری مدتها با همین قرارداد شفاهی که جانشین قراردادهای موقت شده کار کرده و از حقوق قانونی و مزایا بی بهره بوده و تامین اجتماعی نیز از پذیرفتن آنها شانه خالی می کند . تامین اجتماعی که خود از پول بیمه شدگان ایجاد شده ، بدلیل نپرداختن بیمه شرکتهای دولتی مالک بسیاری از کارخانه ها و شرکتها گشته و توانسته بخش بزرگی از سرمایه گذاریها را تحت کنترل مسولان دولت و رژیم نماید تا وابستگانی همچون مرتضوی مزد جنایتهای خود را بگیرند . اما محدودیت در بیمه کردن کارگران ساختمانی در همه شهرها وجود داشته و کارگران با سابقه ۲۷ سال حتی با بخشنامه رسمی دولت نیز بدلیل نبودن بودجه ، بیمه نمی شوند ! در حالیکه واحدهای صنعتی ، غذایی ، نساجی و غیره در حال بسته شدن هستند ، مسولان و نمایندگان زرد کارگری از اشتغال بیشتر در تعاونیها و مشاغل خانگی سخن می گویند ، درحالیکه مسولی از تعاونیها اظهار می دارد که بدون تسهیلات بانکی و کمک دولت آنها نمی توانند سرپا بمانند و این واقعیتی است که بحران بیکاری را علنی می سازد . در این میان بازهم مسولان از ۵.۵ میلیون اشتغال تا سال ۹۴ خبر می دهند چراکه معتقدند دروغ را هرچه بزرگتر بگویند ، باور نکردنش مشکلتر می شود
   
دولت و حکومت نشان داده اند که بنا ندارند با توجه به کسری فروش نفت و نقدینگی و شرایطی که براثر تحریم غرب و ایجاد بحران توسط خود آنها بوجود آمده ، هزینه ای را برای راه اندازی پروژه های بزرگ صنعت نفت ، بازسازی صنایع  و  راه اندازی واحدهای بزرگ پتروشیمی و نفتی صرف کنند که سالها پیش بیش از ۷۰ درصد پیشرفت کار داشتند . بسیاری از واحدهای بزرگ پتروشیمی و نفتی و صنایع از طریق رانتها به وابستگان دولتی ، حکومتی و سپاهی واگذار گردید که صاحبان جدید آنها از وامهای سنگین بانکی نیز استفاده کردند ، پتروشیمی اصفهان یک نمونه از صدها نمونه است که صاحبان آنها سود سرشار پیشین را فراموش کرده و اکنون که بدهکار دولت برای گرفتن مواد خام هستند ، ادعای هزینه بالای مواد را کرده و واحد را به تعطیلی کشانده اند و کارگرانی که روشن نیست حقوقشان را چه زمانی می گیرند ! بودجه هایی که دولت برای ترمیم و راه اندازی صنایع قدیم و جدید تصویب کرده و شعارهایی که برای دادن وام به سرمایه داران برای ادامه تولید می دهند و حتی قراردادهایی که با سپاه بسته می شوند ، همه در حد حرف باقی مانده و آنچه در حال افزایش هست صرف بودجه برای انرژی هسته ای و سلاح جنگی و هزینه برای گروههای تروریستی جهت ایجاد بحران می گردد . مدام شعارهای تبلیغاتی رییس دولت و سایر مسولان ازوامهای میلیاردی برای صنایع اتومبیل ، صنعت نساجی ، تعاونیها ، طرحهای زود بازده ، بازسازی صنایع در سیما و رادیو حکومتی داده شده و اما در عمل خبری از حل مشکل بیکاری نیست . همچنین مسولان ابایی ندارند برای سود سرشاری که از واردات قاچاقی و رسمی مواد غذایی  ، مصالح و قطعات بی کیفیت چینی و هندی و غیره در می آورند ، موجب توقف بسیاری از واحدهای تولیدی گردند . هرچند غرب و شرق هنوز به ابقای حکومت راضی اند اما آینده رژیم با توجه به افزایش فشار غرب بر آنها و حکام سوریه و لبنان برای انزوای رژیم و گوش بزنگ بودن اسرائیل برای بمباران حتی مقطعی کشور ، بسیار تاریک و خطرناک است .
 
بیکاری کارگران منحصر به ایران نبوده و در سراسر جهان وجود دارد ، اینروزها بار دیگر در اروپا و امریکا کارگران در مقابل دولتهای خود قرار گرفته و از سیاستهای اقتصادی آنها با تجمع در خیابانها انتقاد کرده و خواستار تغییر در وضعیت کشور هستند . موج ما ۹۹ درصدیم به جنبشهای کارگری تبدیل شده همچون کارگران یونان که حتی اروپای متحد را زیر سوال برده و گفته اند دیگر حاضر نیستند که زیر وام صندوق پولی بروند که از کاهش رفاه اجتماعی بسود سرمایه داران پیروی می کند و کارگران ایتالیا ، اسپانیا و دیگر کشورهای اروپا نیز در خیابانها نارضایتی خود را از سیاستهای دولتهای خود بروز داده اند . اعتراضات و اعتصابات کارگران علاوه بر شرکتهای بزرگ اروپایی آلمان و اسپانیا و سایرین به کشورهای ژاپن ، چین و سایر کشورهای آسیایی و آفریقایی رسیده است و این موج کارگری چاره ای ندارد تا برای بهبود وضعیت کارگران بپا خیزد . اخبار کشته شدن ۴۱ کارگر چینی در معادن و استثمار کارگران و بخصوص بهره کشی از کودکان کار در کارگاههای چینی ، هندی و سایر کشورهای عقب مانده  که برای شرکتهای غربی ، ژاپنی و غیره کار می کنند ، بار دیگر ثابت می کند که استثمار کارگران و نداشتن ایمنی کار در تمام کشورها برقرار است . اعتصاب کارگران معدن در آفریقای جنوبی و کشتار ۳۴ کارگر بدست پلیس و دستگیری بیش از ۲۷۰ نفر به اتهام شورش و قتل ، چنان ابعادی را در کشور برانگیخته تا رییس جمهورش بدیدار کارگران اعتصابی برود که با همه تهدیدها بسرکار نمی روند . گرچه مقامات قضایی آفریقای جنوبی برای تلطیف سعی در برائت کارگران متهم شده دارند ، اما کشتار کارگران حاکی از اینستکه حتی جنبشی که با رهبری نلسون ماندلا جهان را تکان داده و دولت نژادپرست را بزیر کشیده نیز قادر نشده تا استثمار کارگران را از سلطه طبقاتی حل نماید و بروشنی ثابت نماید که تنها حزب سیاسی کارگران و سوسیالیسم است که امکان چنین تحولی را ایجاد می کند . 
مساله اصلی این است که کارگران با وجود آنکه اکثریت آنها در پایین ترین قشر جامعه و با شرافت برای بدست آوردن روزی خانواده خود دست و پا می زنند و لذا باید که شهامت آنها را ستود ، اما هرگز همچون چریکها که حتی جانشان را در مبارزات فدا کردند ، به مبارزه دست نمی زنند . خود آگاهی کارگران در مبارزات روزمره و در جائیکه کارگران را در یک صف و سرمایه داران و دولت منتخب حکومت را در صف مقابل می بینند ، شکل گرفته و تدریجا با تکیه بر دانش مبازه آگاه می گردند که ریشه سلطه طبقاتی تنها با ایجاد تشکلات مستقل آنها صورت می پذیرد . طبیعی ترین و ساده ترین نوع تشکل مستقل برای کارگرانی که بدنبال حقوق صنفی خود بوده و یا دانسته اند که تشکیلات وابسته و زرد خانه های کارگر ، حزب اسلامی و سایر گروههایی که با کمک اصلاح طلبان و دیگر گروههای سیاسی وابسته به دولت و حکومت تنها بافتهایی برای کنترل مبارزات کارگران هستند را در تشکلهای مستقل سندیکایی و صنفی می بینند . این چنین بوده که اتحادیه کارگران چاپ با ایجاد تشکل مستقل زنگ خطر را برای سرمایه داران در ابتدای نظام سرمایه داری بصدا در  آوردند و سندیکاها و اصناف مستقل کارگران نانوایی ، کفاشی ، فلزکار و مکانیک ، نقاشان و کارگران ساختمانی ، کارکنان صنعت نفت ، کارگران صنایع بزرگ ، معلمان و غیره بتدریج در مقاطع مختلف شکل گرفتند . سالهای اخیر نیز کارگران با سندیکای کارگران اتوبوسرانی شرکت واحد تهران و حومه و سندیکای نیشکر هفت تپه اوج مبارزات صنفی را در مقابل دولت نشان دادند ؛ و این چنین است که سرنجام تعداد زیادی از کارگران به ندای پیشاهنگهای خود جواب مثبت داده و گروه گروه به این تشکلات مستقل خواهند پیوست .

در تمام سالهای گذشته همواره سرکوب بوده و این در ذات نظام سرمایه داری است ، اما هیچگاه روی آوردن کارگران برای ایجاد تشکل مستقل ازبین نرفته و سرکوب دلیلی نیست براینکه راه غلط است . کارگران آگاه باید با سازماندهی اعتراضات پراکنده کارگران در ایجاد تشکل مستقل بکوشند تا با کادر سازی و گسترش آنها ، به دولت و حکومت اجازه ندهند که تشکل مستقل را کاملا متلاشی نمایند . پاگرفتن چند تشکل مستقل بطوریکه بتواند چند سالی جلوی سرکوب مقابله نماید ، تنها از تبدیل یک هیات مدیره قوی به مجموعه ای از کارگران آگاه که در صورت دستگیری و اخراج براحتی جای نمایندگان قبلی را پر نمایند ، بر می آید . برخلاف سخنان بعضی از گروههای چپ که سرکوب سندیکا و یا تشکل مستقل را دلیلی بر بیهودگی اینکار تلقی کرده و تنها شورا و گروههای مخفی را نتیجه بخش می دانند ، نه از کارگران ایران شناخت دارند ، نه از سرکوب و اطلاعات نیروهای امنیتی آگاهند و نه راه مبارزات کارگران را می شناسند . خوشبختانه در کنار دو سندیکای واحد و هفت تپه که هنوز مشعل مبارزاتی آنها کاملا خاموش نشده و کارگران این دو بخش آمادگی دارند که با جرقه ای دوباره تشکلات مستقل خود را برافروزند ، اصناف دیگری همچون نقاشان ، فلزکار و مکانیک ، ساختمانی ، خبازان ، و غیره بسختی تلاش دارند تا به گسترش تشکلات خود بپردازند . کارگران پیمانکاری پتروشیمی های منطقه بندر امام نیز همچون مشعل فروزانی در مبارزات اخیر کارگران درخشیدند و راه حل روشنی را حداقل جلوی پای کارگران پیمانکاریها گشودند ، بطوریکه دولت و نیروهای امنیتی ناچار شدند بدون دستگیری اعضای فعال به توافقهایی در مورد رسمی کردن بخشی از کارگران مجبور گردند .

فعالین کارگری هم با ایجاد تشکلات مستقلی همچون اتحادیه آزاد کارگران ایران ، کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری ، کانون مدافعان حقوق کارگر و سایر تشکلات دیگر انواع فعالیتهایی از قبیل آموزش کارگران ، پرداختن به تئوری دانش مبارزاتی ، پخش اخبار اعتراضات و اعتصابات کارگران و دیگر مسائل کارگران به سازماندهی آنها پرداخته اند . اخیرا حدود ۶۰ نفر از اعضای کمیته هماهنگی که به مجمع عمومی برای سازماندهی کارگران باور دارند در اجتماعی در کرج دستگیر شدند که خوشبختانه بدلیل ایستادگی و حجم نفرات اعضایش ، اکثریت آنها آزاد گردیدند . آنها گرچه در این سرکوب وحشیانه با شهامت دور هم جمع شده و مجمع عمومی را راهی در تقابل با رهبری سانترالیسم و دلایل دیگر می دانند ، باید راهی برای عدم ضربه خوردن یافته و نباید بدلیل کنترل از فعالیت مستمر در میان کارگران محروم گردند . کارگران زندانی شهرهای مختلف در تهران ، تبریز ، سنندج ، اهواز و غیره با استقامتی بی نظیر بدنبال اهداف خود هستند و نمایندگان سابق دو سندیکا نیز همچنان بیکار و اما پایدار در فکر گسترش سازماندهی کارگرانند . باید باور کرد که با وجود یک قرن مبارزه ، هنوز کارگران ایرانی از بسیاری از کارگران کشورهای تحت دیکتاتوری در آسیا و آفریقا از نظر ایجاد تشکل مستقل عقب ترند و لذا کارگران آگاه و فعالین کارگری باید در مورد راههای گوناگون سازماندهی کارگران انعطاف نشان دهند . باید اجازه داد تا این که شیوه های متنوع ایجاد تشکلهای مستقل امتحان گردد تا زمانی که بخشی از اعتراضات پراکنده کارگران سازماندهی گردند و در ادامه که نهادهای قدرتمندی از کارگران ایجاد شد ، پراتیک مشخص در شرایط مشخص درست بودن تاکتیکهای برگزیده را به اثبات خواهد رساند و در این پروسه کادر سازی و عدم جلوگیری از ضربه خوردن عامل بسیار مهمی خواهد بود .    
درک اکثریت گروههای چپ که درک درستی از پراتیک اجتماعی درون طبقه کارگر ندارند و تنها دل به شعارهای گذشته داشته و از نام سندیکا و یا تشکل علنی حتی اگر مستقل باشند ، وحشت دارند ، درکی حاکی از بیعملی و ذهنی گراست . آنها تنها به نام شورا و هرآنچه با تعریف گذشته و در قالب کار مخفی باشد را هرچند به سازماندهی کارگران نیانجامد ، انقلابی و کمونیستی می انگارند و کار علنی را بدلیل سرکوب نفی می کنند . آنها اگر با شروطی تن به پذیرش سندیکاهای مستقلی همچون شرکت واحد و هفت تپه می دهند ، بلافاصله با نقدهایی آنها را زیر سوال برده و یا مثلا با نامیدن سندیکای هفت تپه بعنوان راه مجمع عمومی از سندیکای واحد بعنوان راهی نام می برند که به سندیکالیسم ختم می گردد . هرچند کار مخفی و یا نیمه مخفی نیز لازمه کار سیاسی و ایجاد تشکل مستقل است ، اما مساله سازماندهی اعتراضات پراکنده کارگران الویت اصلی بوده و برای اینکار فعالیت علنی در محیط کار نقش اول را در این سازماندهی دارد . آنها فراموش کرده اند که این رژیم سرکوب گروههای مخفی را نیز بسیار شدیدتر از فعالیت های علنی انجام داده و نتیجه مهاجرت اعضای چنین گروههایی به خارج کشور بهمین دلیل است . تشکلات مستقل اتحادیه آزاد کارگران ایران ، کانون مدافعان حقوق کارگر   ، کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگر و سایر نهادهای ایجاد شده در شهرهای مختلف همچون تهران ، سنندج ، تبریز و غیره که همه توان خود را برای سازماندهی کارگران صرف می کنند ، با هوشیاری و شهامت با کار علنی تلاش می کنند تا کارگران را آگاه نموده و آنها را به وظیفه ای که در مقابل سلطه سرمایه داری دارند ، گرد هم آورند . آنها گرچه در اینراه همچون ایجاد سندیکا و صنف مستقل تلفات می دهند ، اما با استقامت مثال زدنی براهشان ادامه می دهند و امروزه توانسته اند با تمام انکار رژیم در شناختنشان بعنوان تشکل مستقل کارگری ، خود را تثبیت نمایند . افسوس که این نیروها نسبت به انبوه کارگران بسیار کم هستند ، اما در ادامه بدلیل بحران بیکاری و اینکه کارگران سرانجام باید خود را از زنجیرها آزاد کنند ، ضرورتا کادرهای بیشتری ساخته خواهند شد تا سازماندهی اعتراضات پراکنده کارگران برای ایجاد تشکلات مستقل و سرانجام نهادهای قدرتمند کارگری ممکن گردد .
 
بخش ششم و پایانی 

گروه پژوهش کارگری شهریور ۱۳۹۱ 

پیوستها :
http://kanoonmodafean1.blogspot.ca/2012/08/blog-post_24.html
http://kanoonmodafean1.blogspot.ca/2012/07/blog-post_28.html
http://kanoonmodafean1.blogspot.ca/2012/07/blog-post_07.html
http://kanoonmodafean1.blogspot.ca/2012/07/blog-post.html
http://kanoonmodafean1.blogspot.ca/2012/06/blog-post_26.html
http://www.etehadeh.com/?page=news&nid=2543
  
 http://www.etehadeh.com/?page=news&nid=2562
http://www.etehadeh.com/?page=news&nid=2559
http://www.etehadeh.com/?page=news&nid=2541
http://www.khamahangy.com/index.php?option=com_content&view=article&id=1088:1391-06-21-19-13-19&catid=14:1389-12-23-23-57-18&Itemid=27
http://www.khamahangy.com/
http://www.khamahangy.com/index.php?option=com_content&view=article&id=1073:--37---------------------&catid=10:1389-12-23-23-55-18&Itemid=26
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=6222
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=6834
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=6994
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=6384
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=6638
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=6222
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=6236
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=5653
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=5556
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=5273
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=4993
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=4648
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=4532
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=4040
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=4049
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=3135
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=2980
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=2401
http://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=5820

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر