۱۳۹۲ خرداد ۳۰, پنجشنبه

در باره انتخابات اخیر ریاست جمهوری رژیم اسلامی!

در باره انتخابات اخیر ریاست جمهوری رژیم اسلامی!


انگل ها را سرنگون کنیم!
در باره انتخابات اخیر ریاست جمهوری رژیم اسلامی!
همان طور که در اطلاعیه پیش از انتخابات حزب کمونیست ایران(م.ل.م) در سرمقاله شماره 63 نشریه حقیقت با عنوان "یادداشت های انتخاباتی"  گفتیم:

«این انتخابات در واقع خریدن فرصت و اکسیژن رسانی به رژیم جمهوری اسلامی است و نه توده های جان به لب رسیده ی مردم. تک تک جناح ها و اعضای این رژیم، تا آخرین نفس هایشان در حفظ این نظام از هیچ جنایتی و از هیچ دروغ و ترفندی دریغ نخواهند کرد. حتا آنان که در حبس اند (موسوی و کروبی و...) اگر فرصتی بیابند بار دیگر به صف اول تهاجم به مردم و انقلابیون قرار خواهند گرفت. این انتخابات هیچ نیست جز انتخاب یکی از سرسپرده گان متشرعین، طبقه ی سرمایه داران و ملاکان بزرگ ایران و مراکز مالی و صنعتی نظام سرمایه داری جهانی است.»
این بار نام حسن روحانی یکی از مهره های با سابقه و مورد اعتماد نظام جمهوری اسلامی  از صندوق ها بیرون آمد.  در آخرین روزهای قبل از انتخابات، سران رژیم به دست و پا افتادند تا تنور انتخابات را داغ کنند  باندهای رفسنجانی و خاتمی از روحانی حمایت کردند، کاندیداهای اصول گرا در "مناظره" های تلویزیونی، خود را  "منتقد"  نشان دادند، خامنه ای ضمن اذعان به وجود مخالفین نظامش گفت، «حتی اگر با نظام مخالفید به خاطر کشورتان بیایید رای بدهید» او همچنین گفت «تعداد بیشتر شرکت کنندگان در انتخابات، کشور را در مقابله با بیگانگان ( تو بخوان برای معامله با قدرت های امپریالیستی )  قوی تر خواهد کرد.» خامنه ای در روز رأی دادن نیز برخلاف دور گذشته که احمدی نژاد کاندیدایش بود گفت «حتی نزدیکان و اعضای خانواده من هم از رأی من خبر ندارند.»
رسانه های غربی نیز سهم خود را در گرم کردن تنور انتخابات ادا کرد  بی بی سی بخش فارسی نقش اتاق فرمان  انتخابات را به عهده گرفت و در مصاحبه با مخالفین جمهوری اسلامی، از اپوزیسیون لیبرال، ملی مذهبی و اصلاح طلبان مقیم در خارج کشور تا کسانی که خود را سرنگونی طلب می دانند بر "اهمیت این انتخابات" تاکید کرد  این بار دیگر خامنه ای برخلاف دوره های پیشین پند و اندرز نمی داد که معیار برای رئیس جمهور خوب کسی است که دشمن از او تعریف نمی کند  این بار آماج انتقادات خامنه ای افرادی هم چون رفسنجانی و خاتمی نبودند  این بار وی تصمیم  گرفت برای رویارویی با بحران های چندگانه ای که نظامشان را در بر گرفته با جناح های دیگر جمهوری اسلامی اتحادی مافیایی را تشکیل دهد.
عده ای از دلالان و مشاطه گران رژیم، از طیف ملی-  مذهبی ها و توده ای-  اکثریتی پس از حذف رفسنجانی انتخابات را تحریم کردند اما بلافاصله پس از انتخاب روحانی باز به دروغ پردازی های معمول خود پرداختند که: "مردم با درایت صحنه سیاسی کشور را عوض کردند"! در جواب به این گونه عوامفریبی ها و خودفریبی ها باید گفت، نه تنها  "صحنه" عوض نشده است بلکه صحنه هنوز در دست دشمنان قسم خورده ی اکثریت مردم است.  ثانیا، نتایج انتخابات را نه رأی مردم بلکه توافق ها و قول قرارهای میان باندهای مختلف رژیم تعیین کرد.
مانند کلیه ی انتخابات پیشین این بار نیز تفاوت جدی میان کاندیداهای رژیم موجود نبود.  همه آنها با وعده ی حل بحران بین المللی جمهوری اسلامی، حل مسئله هسته ای، پایان بخشیدن به تحریم ها و محاصره اقتصادی ... پا به عرصه ی این شوی انتخاباتی گذاشتند و بدون این که خون از بینی کسی بیاید بازی تمام شد و در پایان تمامی جناح ها و باندهای حاکمیت گویی از برآمد این سناریو رضایت داشته و جملگی از درایت رهبری حرف زدند.  رفسنجانی با لبخند اعلام کرد که  "حماسه ی سیاسی رهبر متحقق شد"  و محمدرضا خاتمیِ " مشارکت" از رهبر خواست که اثر این  "حماسه سیاسی اش" را با آزاد کردن کروبی و موسوی و رهنورد دو برابر کند.  اگرچه جناح خامنه ای- سپاه پاسداران در آغاز این بازی با کنار گذاشتن افراد کارکشته تری چون هاشمی رفسنجانی و خاتمی به نوعی از مانور قدرت نمایی دست زد، اما در ادامه با بیرون آوردن نام شخصیت سرسپرده تر و منعطف تری چون حسن روحانی از صندوق ها کوشید هم جناح های موسوم به اصلاح طلب و معتدل را برای یک دوره چهار ساله دیگر در سفره چپاول و سرکوبش شریک کند و هم اعتماد بخشی از مردم به رژیمش را جلب کرده و برای یک دوره دیگر به توهم و اسطوره ی تغییر پذیر بودن و "دمکراسی پذیر" بودن جمهوری اسلامی دامن بزند. در پایان این شوی تحمیق و فریب، تمامی جناح های حکومت و ایدئولوگ های رسمی و غیر رسمی اش کوشیدند با ارائه یک چهره انعطاف پذیر و قابل گفتگو و مذاکره از جمهوری اسلامی در سطح بین المللی، در صحنه داخلی نیز با محبوب القلوب کردن رهبری و دولتش، شکل جدیدی از صنعت سرپوش گذاشتن بر جنایات رژیم و "رهبری" را به کار ببندند.
 پیام های تبریک از سوی سران غربی یکی پس از دیگری روانه تهران شد. به ویژه سخنگویان دولت آمریکا اعلام کردند: "ما به رأی مردم ایران احترام می گذاریم و به آنها برای حضور در این فرایند سیاسی تبریک می گوییم، شجاعت آنها باعث شد تا صدایشان شنیده شود."  و اضافه کردند، "ایالات متحده هم چنان آماده است که با حکومت ایران در جهت دست یابی به راه حلی دیپلماتیک بر سر نگرانی های جامعه جهانی در باره برنامه هسته ای این کشور به طور مستقیم مذاکره کند."  پس از پیام های دولت های غربی سران همه جناح های رژیم، از رهبر گرفته تا مجلس و قوه  قضائیه و نیروهای مسلح و حوزه های جهلیه اعلام کردند که آماده همکاری همه جانبه با دولت جدید و "بیعت" با او هستند.
اما این گونه اتحاد ها در درون رژیم مشکلات این دولت مستاصل را حل نخواهد کرد و قادر به حل تضادهای بنیادین این دولت کهنه نخواهند بود. هر کدام از این جناح ها منافع عمیق اقتصاد و سیاسی و روابط بین المللی مستقل خود را دارند که در تقابل و تضاد با یکدیگرند.  حتا اگر این رژیم موفق به تنش زدایی با قدرت های غربی شده و درهای اقتصاد ایران را به روی سرمایه های غربی بیش از پیش باز کند، نتیجه اش هیچ نخواهد بود مگر تشدید شکاف های طبقاتی و ستم  و استثمار اکثریت مردم.  فهم این واقعیت نیاز به هوش و درایت زیادی ندارد. کافی است نگاهی به بحران جهان سرمایه داری بیندازیم.
در چهارچوبه نظام سرمایه داری مردم در هیچ نقطه ای از دنیا، حتی در کشورهای سرمایه داری اروپا و آمریکا نمی توانند از طریق انتخابات سرنوشت خود را در دست بگیرند. زیرا سرنوشت انتخابات را طبقات حاکم تعیین می کنند.  طبقات حاکمه  سرمایه دار می توانند اختلافات حادی میان خود داشته باشند، اما ماهیت و محدوده های انتخابات را آنان تعیین می کنند. منافع طبقه حاکمه تعیین می کند که کاندیداهای موجه چه کسانی هستند و موضوعات موجه کدام هستند. میدان انتخابات نه تنها عرصه ای نیست که بتواند ذره ای از منافع توده های مردم را برآورده کند بلکه شرکت در انتخابات در واقع رأی دادن علیه منافع توده های مردم است.  دولت از طریق انتخابات توده های مردم را به میدان منافع طبقه حاکمه و شرایط آن می کشد. در واقع بازی های انتخاباتی پهنه ی مهم و عمومی ترین عرصه از عملکرد دستگاه های ایدئولوژیک دولت و دیکتاتوری سرمایه داری برای تحمیق وسیع توده های تحت ستم و استثمار جهت توجیه هژمونی و بقای این دولت و این طبقات است.
با این انتخابات، هیئت حاکمه ایران می تواند تا چند صباحی تخم امیدهای واهی را در دل مردم بکارد؛ می تواند احکام درست را وارونه کرده و تاریخ را تحریف کرده و یک دوره دیگر توده ها را مسخ کند. اما یک چیز را نمی تواند تغییر دهد:  واقعیت مادی و پر تضاد این جامعه را.  نمی تواند این واقعیت را تغییر دهد که اکثریت جامعه ثروت تولید می کنند اما این ثروت توسط مشتی سرمایه دار انگل به تصاحب در می آید، نمی تواند این واقعیت را تغییر دهد که تار و پود اقتصادی این کشور وابسته به نظام سرمایه داری جهانی است و هرچه بیشتر در آن تنیده شود، شکاف های طبقاتی بیشتر خواهد شد، نمی تواند این واقعیت را تغییر دهد که سرکوب زنان یکی از ستون های این نظام است، نمی تواند دست از سرکوب گری و ستم ملی بکشد. این ها تضادهایی عینی و واقعی هستند که جمهوری اسلامی به رغم هر فرآیند و هر تحولی مقابل روی خود دارد و در عرصه عمل این تضادها است که هر روز بیش از روز قبل توده های وسیع مردم از طبقات و اقشار مختلف جامعه خصوصا کارگران، کشاورزان، زنان، ملل تحت ستم و جوانان را به ضدیت با این رژیم و در سطحی عامتر به ضدیت با این سیستم اقتصادی- سیاسی می کشاند.
همین واقعیت های مادی و بستر تحقق آن ها ضرورت و امکانِ مادی سرنگونی انقلابی دولت جمهوری اسلامی را فراهم می کند. باید بر این واقعیت ها تکیه کنیم و با رویکردی علمی و با یک نقشه و استراتژی روشن سیاسی این امکان را تبدیل به واقعیت کنیم. اگر توده های مردم را با یک  برنامه و افقی که واقعا می تواند شرایط شان را تغییر دهد آگاه نکنیم، اگرتوده های وسیع مردم را در جنبشی برای انقلاب سازمان ندهیم، همین هیئت حاکمه ی مرتجع، فاسد و بحران زده می تواند با سرکوب مادی و ایدئولوژیک یعنی تحمیق توده ها به طرق مختلف [و از جمله شعبده ادواری انتخابات] بر عمر خود بیفزاید و نسل های بیشتری را قربانی حاکمیت پوسیده ی خود کند.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی!

زنده باد انقلاب!  زنده باد کمونیسم!
حزب کمونیست ایران (مارکسیست-  لنینیست-  مائوئیست)
 26خرداد ماه 1392

16.06.2013
www.cpimlm.com
haghighat2012@hotmail.com
haghighat@sarbedaran.org
https:/www.facebook.com/cpimlm1380
https:/twitter.com/cpimlm

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر