جاوید هوتن کیان توسط کمیته امنیت
زندان مرکزی تبریزبازجویی شد
حدود یک ماه قبل کمیته ای به نام کمیته امنیت در زندان مرکزی تبریز تشکیل شده است این کمیته از شرکت نمایندگان سازمان زندانها سه نفر، قوه قضائیه ، اداره اطلاعات ، که مستقیما" در امور زندان دخالت دارند و همچنین از نمایندگان نهاد های خارج از زندان که به صورت غیر مستقیم در امور زندان دخالت دارند از جمله قسمت ادارات مختلف وزارت اطلاعات ، حفاظت اطلاعات سپاه، نیروی انتضامی ، سازمان مدیریت بحران ، سازمان پدافند غیر عامل و... تشکیل شده است .
از این طریق نهاد های مرتبط با امور زندانها توانستند اختلاف نظر و اختلافات سلیقه خود را کنار بگذارند و به صورت یک دست تر علیه زندانیان بخصوص زندانیان سیاسی وارد عمل شوند . مسئولین زندان اکنون نیز مانند گذشته ازبرخی زندانیان به عنوان عاملین خود استفاده می کنند اما نه مانند گذشته که هر کسی منطبق با سلیقه خود و به صورت پراکنده بلکه اکنون همه ای مسئولین همه ای روابط خود را در اختیار کمیته امنیت گذاشته اند تا هر چه منظم تر و سیستماتیک تر استفاده نمایند . هنوز رسما" و کتبا" از وظایف این کمیته چیزی به دست نیاورده ایم اما انچه فعلا" بر مبنای عملکرد یک ماهه ای آن بدست آمده عبارت است از :
1- سازماندهی انجام تمامی کار های افسر نگهبان
2- بررسی و هدایت ارتباطات قوه قضاییه
3- بررسی و پیش برد و هدایت کار های اداره اطلاعات و ایجاد هماهنگی لازم بین این نهاد های مرتبط با هم
4- بر نامه ریزی برای کنترل روزنه های خروج اخبار و گزارشات
5- برنامه ریزی پیشگیرانه در رابطه با حرکات احتمالی زندانیان
6- بررسی مجدد پرونده زندانیان سیاسی و اظهار نظر و ارایه گزارش
7- گوش بزنگ بودن در رابطه با هرگونه اخبار و بررسی ها و تجزیه و تحلیل آنها
8- هدایت و برنامه ریزی برای خبر چین ها
9- احضار زندانیان سیاسی و زندانیانی عادی که به هر نوعی با زندانیان سیاسی ارتباطی بر قرار می کنند.
10-ارایه اظهار نظر به قوه قضاییه و قاضی مربوطه در رابطه با هر پرونده
11-تهیه و ارایه گزارش کلی برای وزارت اطلاعات و...
12-در همین حال هر کدام از نمایدگان نهاد های شرکت کننده گزارش خاص خود را به سازمان مطبوع خود ارایه می دهند
موارد دیگر و وظایفی که رسما" برای این کمیته تعریف شده باشد هنوز بدست نیامده است.
در داخل زندان در رابطه با کمیته امنیت شایعاتی وجود دارد که از جمله آنها این است که لیست های گوناگونی برای نهاد های مختلف در دست تهیه دارد یا اینکه شایع است وظیفه این کمیته مانند وظیفه هیات سه نفره خمینی سال 67 در زندانها بوده ای ، است .
این کمیته برای پیش برد وظایف تعریف شده خود از زندانیان به وسعت بسیاری استفاده می کند .
حدودا" در هر بندی سه الی چها نفر شناخته شده اند که هر حرکتی را به اعضای این کمیته یا رابط های خود گزارش می دهند . البته هنوز بسیاری هستند که شناسایی نشده اند . هر روز این خبر چین ها را به پایین (جایی که ساختمان اداری یا بازجویی یا دفتر افسر نگهبان یا نزد ردیس زندان که همگی پایین نامیده می شوند احضار می کنند . در مقابل به زندانیانی که با ماموران واین کمیته همکاری می کنند تسهیلات و امکانات خاصی مانند ملاقات های حضوری و بیشتر ، هفته ای 20 الی 30 هزار تومان پول ، دفعات و زمانهای بیشتر برای تلفن زدن ، حتی به تعدادی از انها تلفن همراه داده اند.
این کمیته در دوره ای که هنوز نمی دانستند با شاهرخ زمانی و دوستانش که دست به اعتراض ، اعتصاب و شکایت های مکرر زده بودند برنامه ریزی شده بود و پس از تشکیل این کمیته تعدادی از زندانیان سیاسی از جمله جمهور آزگوچ ، نیهات تونجر ، جاوید هوتن کیان و اسماعیل فتاحی و ... را بطور منظم جا به جا می کنند یا بطور منظم احضار و باز جویی می کنند همچنین بسیاری از زندانیانی عادی را که با زندانیان سیاسی به هر دلیلی رابطه بر قرار کرده بودند احضار و بازجویی و سپس به شدت تهدید شده اند. با ایجاد چنین جو نا امنی باعث شده اند زندانیان سیاسی مجبور به قطع ارتباط با دیگر زنانیان شوند تا برای زندانیان عادی مشکلی پیش نیاید. ضمن تهدید زندانیان عادی که از طریق قطع حقوق مختلف آنها را تحت فشار قرار می دهند آنها را تهدید به تنبیه های دیگر و گسترده می کنند. حدود 3 یا 4 ماه پیش زندانیان سیاسی توانسته بودند ارتباط بسیار خوبی بین خود و زندانیان عادی بر قرار نمایند که منجر به شورش و اعتصاباتی شد و حال کمیته فوق زندانیان عادی را چنان ترسانده است که آنها علی رغم میل خود از زندانیان سیاسی فاصله می گیرند. حتی برخی از زندانیان را رستمی رئیس حفاظت اطلاعات زندان تهدید کرده است که شما را به زندان یزد تبعید خواهم کرد.
اکنون که ماه رمضان است تا ساعت 2 شب همه را مجبور به خواندن دعا می کنند. تا ساعت 5 بعد از ظهر فروشگاه و آشپزخانه تعطیل است و کسی نمی تواند غذا بخورد . اگر کسی را در حال خوردن غذا ببینند یا یکی از خبر چین ها گزارش بدهد او را به بند ویژه (انفرادی ) و اگر انفرادی پر باشد به دادگاه می فرستند و حتی تعدادی را بیش از دو هفته از ملاقات و تلفن ممنوع می کنند. منظور از دادگاه بازداشت گاهی است که ظاهرا" بازداشت گاه دادگاه و بسیار موقتی است و از هیچ گونه تسهیلات زندان بر خوردار نیست ولی در واقع محل تنبیه است.
امروز پنجشنبه 12/5/1391 دکتر جاوید هوتن کیان را به پایین احضار کردند و در مورد اینکه چه کسی و از چه طریقی اخبار و اتفاقات داخل زندان را به بیرون گزارش می شود. تحت باز جویی قرار دادند که پس از دو ساعت باز جویی ایشان به بند خود باز گشت.
سه روز پیش نیز نیهات تونجر را پس از بازجویی به بند تحت قرار مواد مخدر انتقال دادند . که احتمال می رود او اکنون در اعتصاب غذا باشد.
یک هفته قبل نیز اسماعیل فتاحی را به پایین احضار کرده تحت باز جویی قرارداده بودند
همه این کار ها اکنون به وسیله کمیته امنیت با با نقشه های حساب شده صورت می گیرد.
آرین گزارش گر افتخاری حقوق بشر
12/5/1391
محمد جراحی .شاهرخ زمانی.خالد حردانی.کهندل .ناصح یوسفی.اسماعیل فتاحی.بهنام ابراهیم زاده.افشین حیرتیان.میثاق یزدان نژاد.محمد امیرخیزی.ایرج مصداقی.محمد نظری.محمد علی منصوری / برای شناختن لبشتر و دقیقتر فرد پنجم امضاء کنندگان این اطلاعیه که خود را جزو فعالین کارگری جا زده است بهتر است بدون تعصب و با دید حقیقت و علم به اینکه صحت و سقم گفته ها بر هر عقل سلیمی می تواند با کمی تحقیق آسان انجام پذیرد مطالب زیر مطالعن و بررسی شود و باید از خود پرسید اگر نطالب درست باشد این فرد در این جایگاه چه می کند ؟/شناساندن چهرۀ واقعی اسماعیل فتاحی کسی که خود را زندانی سیاسی جا زده ولی در واقع او یک اراذل و اوباش است و به جرم چاقو کشی در زندان بوده است .
پاسخحذفاو در زندان نه تنها اعتصاب غذا نکرده بود و اساسا قادر به چنین کاری هم نبود .بلکه بعد از هزینه کردن مبلغی که توسط مادر کارگرش برای او ارسال می شدو کشیدن سیگار و خوردن غذاهای دست پخت ، به دنبال شکار زندانیان پیرتر وپولدارتر و احتمالاً باسوادکه بنابه دلایل مالی به زندان افتاده بودند بود و با خطاب کلمات فریبنده و با زیرکی با آنها طرح دوستی می ریخت و زندگی بسیار خوشی در زندان از قبل این سیاست داشت و در طول عمر تقریباً سی ساله اش دستش را از سیاه به سفید نزده است ، ونه تنها که جوشکاری بلکه هیچکاری رابلد نبوده و اگر هم باشد حاضر به کار کردن نیست او تخصص فراوان در افترا زدن و توهین کردن به افرادی را دارد که به او یاری رسانده اند و بعد از متوجه شدن نیات او کمک خود را قطع کرده اند. او آدرس و تلفن تمام زندانیان ترخیص شده ای که دستشان به دهنشان می رسید جمع آوری نموده و از آنها برای اخاذی و اخذ پول استفاده نموده و می نماید و در صورت قطع کمک آنها را تهدید به اذیت از طریق اطلاعات و کشاندن پای آنها به پرونده های ساختگی را می کند و برای این منظور علیرغم رفاه کاملش در زندان گاه به گاه با دیوانه بازی و برهم زدن نظم زندان وانمود به اعتراض می نماید و در زندان خودش را معترض جا زده است . او برای افترا زدن و توهین های ناموسی به تمام افرادی که به او به دلیل ترحم کمک نموده بودند هیچ ابایی نداشته و از کمترین اعتقاد و سواد و شخصیتی برخوردارنیست . علیرغم اینکه او در زندان در بهترین و نظیف ترین بند زندان تبریز بود و هیچ مشکل و ناراحتی نداشت گاه به گاه با ایجادبی نظمی حساب شده سعی در جلب توجه داشته و به صورت بسیار زیرکانه ای انسانها را برای منافع خود فریب می دهد تا جائیکه مسئولین زندان نیز از دست ترفند های او خسته شده بودند .پدر او آقای فتاح فتاحی بارها متذکر شد ه بود که بهترین جا برای او گوشۀ زندان است در طول تمام عمرم کسی را ندیده ام که بدون هیچ شرم به کسی که او را بدون چشمداشت کمک نموده باشد مورد توهین های شنیع قرار دهد . با توجه به اینکه جرم او چاقو کشی و مجروح کردن همسر دختر همسایه شان بود و شاکی خصوصی داشته و دارد و مجبور به پرداخت 900000000 نود میلیون تومان دیه است . ( اگر می خواهید باور کنید یا نکنید
در زندان تبریز برای زندانیانی که به صورت آرام و بی دغدغه دوران حبس خود را می گذرانند هیچ مشکلی وجود ندارد و حتی اخیراً بازساری های زیر بنائی از نظر بهداشت و رفاه هم صورت گرفته است ، پس چه الزامی به این است که شخصی که به چاقو کشی و با جرم و سابقۀ اشرار و بدون سواد در زندان است افکت های سیاسی به خود بگیرد ؟ کسی که با زیرکی و استفاده از دو سه کلمه که معنی آنرا هم نمی داند خود را فعال سیاسی جا بزند ؟ چه منظوری می تواند در سر داشته باشد ؟ برایتان قابل باور است که قاضی پروندۀ اعسار و قاضی اجرای احکام این فرد چقدر انساندوست بودند که به خاطر احتمال بازگشت یک جوان به زندگی او را مساعدت نمودند و او بعد از آزادی اولین توهین ها و افترا های ناموسی را بدون اطلاع به این دو نفر وارد ساخت ؟ یک سال بعد ازآزادی از زندان از زبان یکی از زندانیان آزاد شده شنیدم در همان اوانی که این فرد از امکانات مالی من در زندان برای رفاه بیشتر و خوردن غذاهای دست پخت و استعمال سیگارهای مرغوب تر استفاده می نمود ، مشغول شایعه پراکنی بر علیه اینجانب در زندان بوده است بدن اینکه اطلاعی از مسائل داخلی زندگی من داشته باشد و با داستانسرائی سعی تخریب مرا داشت!؟ ، این به چه دلیل می تواند باشد مگر انحطاط اخلاقی یک نفر؟ این همه دروغ برای چه ؟ زندان تبریز برای زندانیانی چون او( جرم چاقوکشی و نیت قتل در هنگام مستی و البته شاکب خصوصی ) که به دلیل جرائم عمدی مخصوصاً ( دستۀ اوباش ، چاقو کشان و افراد موذی ، زور گیران ، اراذل ، ) زندان بسیار مناسبی است و آنها می توانند در کلاسهای روان درمانی شرکت نموده و وضع رفاهی و بهداشتی شان هم خوب و مناسب است . این فرد بنابه گفتۀ خودش در عرض چهار سال زندان 11 مدرک مختلف حرفه ای اخذ نموده بود . ولی بعد از ترخیص علیرغم ثبت نام وی در مدرسۀ شبانه و تامین هزینه های تحصیلش و تامین کار و خورد و خوراک از طرف یک نفر خیر ، پاسخی که به آن شخص داد ابراز رکیک ترین توهین های کلامی ناموسی به بدترین وجه بود . در یکی از سایتها که یک رادیو است (اگر اشتباه نکنم رادیو ندا بود) مصاحبه کننده به خانۀ مادر زنگ زده و خواهر او به مصاحبه کننده در عین ناباوری کسانی که از اصل ماجرا اطلاع دارند ، به دروغ می گوید که برادرش بنابه جرم سیاسی در زندان است و ممنوع الملاقات است و غیرو … در حالیکه خود او می داند برادرش به جرم چاقو زدن به همسر دوست خودش در زندان است و بلاتکلیف نبوده و حتی مطمئن باشید که قاضی پروندۀ او به خاطر جوانیش کمترین مجازات را در حق او صادر کرده بود( دو سال بعلاوه دیه ) که دو سال اضافه را هم به خاطر عدم استمداد خانواده بخصوص پدر در زندان بود که دست اخر با فریفتن بک نفر خیر و با همکاری مادر ش و همیاری دو قاضی محترم از زندان آزاد شد او در زندان هیچگاه ممنوع الملاقات نبوده و هر روز امکان تلفن زدن برای او و تمام زندانیان مهیا بود شما فکر می کنید اگر این موارد حقیقت داشته باشد که دارد، درست است که از این فرد فعال سیاسی بسازید و بر مبنای دروغهای او مسئولین با وجدان زندان و برخی از خیرین را که در اکثر اوقات به چنین زندانیانی علیرغم عواقبش یاری می رسانند نا امید نمایید ؟ کجای این کارها سیاسی است ؟ و کدام قسمت از این وقایع به شما و کارتان مربوط است ؟ خودتان قضاوت کنید ؟ ایا زیرکی و قدرت تشخیص شما هم همچون آن خیری که گول چنین فردی را می خورد اینقدر پائین و ضعیف است ؟ آیا شما اخبارتان را بر اساس یک اطلاع نادرست و کاملاً کذب در معرض دید و شنید قرار می دهید ؟ آخر هر جامعه ای با هر نوع حکومتی باشد با فردی که ساعت 2 صبح یک شیشه الکل طبی خورده و با چاقوی کوهنوردی ریۀ همسر همسایه شان را دریده چه می کنید ؟ او را قهرمان می نامید و عکسش را در سایت هایتان پخش می کنید ؟ و حتماً در آینده او را با خسرو گلسرخی مقایسه خواهید کرد ؟ .
پاسخحذفکــــــــلام آخر … هر کسی در صحت این گفتار تردید داشته باشد ، خیلی راحت می توتند از طریق یک آشنا در کلانشهر تبریز ( ترجیحاً وکیل یا کار آموز وکالت ) با مراجعه به بخش رایانۀ دادسرا و دادن اسم این فرد و اسم پدرش فتاح از نوع جرم او اطلاع پیدا نموده و فعال سیاسی خود را بشناسد و یا با یک تلفن ساده به اجرای احکام شماره سه کیفری تبریز از صحت و سقم اهداف این مرد کوچک با آرزوهای بزرگ اطلاع حاصل نموده و انرژی خود را مصروف ساخت یک فعال سیاسی از یک هیچ نکند . حالا مسئول محترم این سایت به فکر خود باشد که چه توهین ها یی از این فرد در آینده خواهد شنید و چه افتراهایی را باید تحمل نماید ؟ حقیقت بالاخره تلخ است